در حال خواندن
در میزگرد آنلاین با حضور اساتید و متخصصان بانکداری و فناوری عنوان شد: هنوز به بلوغ پیاده‌سازی بانکداری بدون هسته نرسیده‌ایم
0

در میزگرد آنلاین با حضور اساتید و متخصصان بانکداری و فناوری عنوان شد: هنوز به بلوغ پیاده‌سازی بانکداری بدون هسته نرسیده‌ایم

نویسنده:  علی اصغر افتاده1400-10-05

سیستم‌های متمرکز و سرویس‌های غیرمتمرکز بانکداری؛ رقیب یا مکمل؟

امروزه عصر دیجیتال، باعث شده کسب‌وکارها با سرعتی سرسام‌آور تغییر یابند. از این‌رو، سازمان‌ها باید یاد بگیرند چگونه خود را به‌ سرعت، با عصر دیجیتال منطبق کنند تا فارغ از اندازه و قدرتی که در حال حاضر دارند، در آینده، منقرض نشوند. در نتیجه، چابکی کسب‌وکار یک حق انتخاب نیست بلکه یک الزام کسب‌وکاری است. حتی کسب‌وکارهایی که خود را شرکت‌های فناوری اطلاعات یا نرم‌افزاری محسوب نمی‌کنند، در حال حاضر، برای تولید سریع محصولات و سرویس‌های جدید، باکیفیت نوآورانه مبتنی بر فناوری، بسیار وابسته به توانایی خود هستند. در این خصوص، از مهم‌ترین مسایل و چالش‌های سازمان‌ها، یافتن پاسخ سوالاتی همچون نحوه هم‌راستا کردن استراتژی کسب‌وکار با توسعه فناوری یا چگونگی سازماندهی سازمان، حول ارزش مشترک در جهت ارایه سرویس، در زمان مناسب به بازار است.

در حال حاضر، یکی از مهم‌ترین تغییرات در دنیای بانکداری، حرکت به سوی دیجیتالی‌شدن است. با این تغییر، فرصتی به وجود می‌آید تا بتوان به سوی فناوری‌های جدید و روش‌های جدیدی از عملیات بانکی حرکت کرد؛ روش‌هایی که منعطف‌تر بوده و شرایط را تغییر می‌دهند. لازمه دستیابی به چنین شرایطی، حرکت از یک سیستم بانکداری متمرکز (Monolithic) به سیستمی منعطف با هزینه تغییر پایین است. برای دستیابی به چنین هدفی، نیازمند مهندسی مجدد سرویس‌های بانکی به بلاک‌های سازنده کسب‌وکاری مستقل از هم هستیم. این نیاز، صنعت بانکداری را به سمت ایجاد بانکداری بدون هسته Coreless Banking سوق می‌دهد.

از این رو، در هشتاد و یکمین میزگرد آنلاین از سلسله نشست‌های تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال، با عنوان «آینده خدمات بانکی با گذر از سیستم‌های متمرکز به سرویس‌های غیرمتمرکز» که با حضور محسن شریفی عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، علی رحیمی‌پور مدیرعامل شرکت پاژ بانک ایران زمین و فریبرز رحمانی مدیرعامل شرکت آی‌تی‌ویو برگزار شد، چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌روی استفاده از سیستم‌های غیرمتمرکز در نظام بانکی، موردبحث و تبادل‌نظر قرار گرفت. آنچه پیش‌روی شماست، مشروح این گفت‌وگوست.

 

فایل صوتی این گفت‌وگو را از اینجا بشنوید.

نشریه دیجیتال این گفت‌وگو را از اینجا دانلود کنید.

اسپانسر : شرکت توسعه خدمات الکترونیکی آدونیس

 

  • در وضعیت فعلی صحبت از کربنکینگ و هسته‌های متمرکز در نظام بانکی زیاد شنیده می‌شود. برخی بانک‌های بزرگ ما، کربنکینگ دارند و بعضی دیگر، تلاش می‌کنند به این هسته متمرکز بپیوندند تا سرویس بدهند. ما در همین مرحله در کشور، دچار مساله شدیم. در این شرایط، مفهوم بانکداری بدون هسته از کجا آمده، کجا مطرح شده و ضرورت پرداختن به این مبحث چیست؟

رحیمی‌پور: مساله کربنکینگ و حتی سیستم‌های متمرکز، موضوعی است که از نگاه اساتید، بزرگان و خبرگان حوزه فناوری، چه در صنعت بانکی و چه در صنایع دیگر، مطرح است و بسیاری از کسب‌وکارها، بر این اساس شکل گرفته و اصلا شاید خیلی از شرکت‌های فناوری با رویکرد کربنکینگ و سیستم‌های متمرکز، مسیر خود را آغاز کرده و گسترش داده‌اند. سرویس‌های مستقل و کُرلِس (Coreless)، جدید است و اصطلاحا در لبه دانش قرار دارد و باید رویکرد نوینی داشته باشیم. اصطلاحا «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.» طی روزهای گذشته که موضوع را در گروه قرار دادید، بنده با تماس‌ها، سفارش‌ها و صحبت‌هایی مواجه شدم مبنی بر اینکه این مبحث، خطرناک است و نباید وارد آن شد اما بنده می‌خواهم عرض کنم این بحث، علمی و جدید است و باید پیش برویم. درباره اینکه این موضوع از کجا مطرح شد و آیا ابتدا در صنعت بانکی بوده یا خیر، باید عرض کنم ریشه این دیدگاه در سرویس‌گرایی است و تفکر سرویس‌گرا (SOA) در سیستم‌های متمرکز نیز دیده می‌شود. ما در حال حاضر کربنکینگ‌هایی داریم که رویکردشان سرویس‌گرایی است. این موضوع از دیدگاه‌های فنی به سمت سرویس‌های مستقل سوق پیدا کرد. نیاز به این موضوع را کسب‌وکارها مطرح کردند. زمانی که کسب‌وکارها، زنجیره ارزش را ساختند و آن را به شبکه ارزش تبدیل کردند، متمرکزسازی سامانه‌ها یا سیستم‌ها دشواری پیدا کرد؛ به نوعی سیستم‌های دیگری تشکیل می‌شد و با سیستم مرکزی ارتباط می‌‌گرفت. موضوع کرلس بنکینگ، به شکل رسمی، در همایش سیبوس سال ۲۰۱۹ لندن، یعنی مهرماه ۹۸، مطرح شد. درباره اینکه سرویس‌های مستقل، فراتر از اینکه در سیستم جامع باشند، در کنار هم بیایند. شرکت مشاوره مدیریت کپچمنای یک رویکرد تحولی را در صنعت خدمات مالی ارایه کرد؛ به این شکل که بانک را شکست یا به عبارت دیگر بخش‌هایی را به بانک اضافه کرد. بر این اساس، زنجیره ارزش یا شبکه ارزش، در کنار بانک به مشتریان، ارزش ارایه می‌کند و از آن طرف با رگولاتوری و حاکمیت در ارتباط است. در این شبکه ارزش، علاوه بر اینکه بانک، در وسط قرار گرفته، تلکام‌‌ها، خرده‌فروش‌ها، بیگ‌تک‌ها، نئوبانک‌ها، بیمه‌ها و فین‌تک‌ها حضور دارند و در کنار هم ارزش را به مشتری ارایه می‌دهند. در کشور به این سمت‌وسو خواهیم رفت اما در دنیا، مدعیان حوزه بانکی، بیگ‌تک‌ها هستند. در حال حاضر، سامسونگ، گوگل وغیره در زمینه یک‌سری سرویس‌های حوزه بانکی مدعی هستند. در کشور ما هم در آینده، اسنپ، دیجی‌کالا وغیره، ادعای بانکداری را به ازای سرویس‌های خاص خواهند داشت. از این رو، این مفهوم مطرح شد اکنون که هسته کسب‌وکار بانک به این شکل می‌شکند، آیا هسته سیستم‌های بانکی نخواهد شکست؟ در کشور، در سمپوزیوم اول بانکداری، آبان ۹۸ که توسط شما و دوستان‌تان برگزار شد، در هتل آزادی، موضوع کرلس بنکینگ مطرح شد. این موضوع، در دنیا نیز به انتها نرسیده و هنوز در لبه دانش است.

  • جناب رحمانی! همان‌طور که آقای رحیمی‌پور اشاره کردند بانکداری بدون هسته، در آبان ۹۸، طرح موضوع شد، لطفا جنابعالی با توجه به تجربه‌تان در شبکه بانکی، بفرمایید تجربیات جهانی در این زمینه به کدام‌سو می‌رود و آیا در کشور، برای استقرار بانکداری بدون هسته، اقدامی انجام شده؟ مطالعه‌ای صورت گرفته؟ و آیا سرویس خاصی به مرحله عملیاتی رسیده یا خیر؟

رحمانی: ابتدا به صحبت‌های آقای مهندس رحیمی‌پور چند نکته اضافه می‌کنم. بانکداری بدون هسته، از مباحث علمی جدید است اما با توجه به اینکه صنعت بانکداری بر اساس پیشرفت تکنولوژی و استفاده و نیاز بانکداری دیجیتال، به سرعت به این سمت می‌رود، این بحث باید مطرح و موضوع، روشن‌تر شود. ایده مدرن‌سازی کربنکینگ‌ها، جدید نیست. ما اگر به روال ارتقا و بلوغ سیستم‌های کربنکینگ نگاهی بیندازیم، می‌بینیم همیشه شرکت‌هایی که در این زمینه کار کرده‌اند و بانک‌های بزرگ دنیا که پارتنر شرکت‌های تولیدکننده نرم‌افزارهای کربنکینگ بودند، همیشه از طریق R&D، بخش اعظمی از هزینه‌شان را صرف این کار کرده‌اند. زمانی با تغییر معماری کلاینت سرویس به سرویس متمرکز و وب‌بیس کردن سیستم‌ها و زمانی با ری‌پلتفرم کردن سیستم‌ها و انتقال آن به کلود و رایانش ابری و زمانی با سرویس‌های بیشتری که از طریق کلود روی موتورهای خود برای جایگزینی روش‌های پیچیده بومی‌سازی ایجاد کرده‌اند، این ارتقا همیشه وجود داشته است. در حال حاضر، جدیدترین بحث درباره سرویس‌های کربنکینگ، معماری و پلتفرم‌ این سیستم، ری‌بیلدینگ کردن سرویس‌ها به شکل مستقل است؛ یعنی سرویس‌ها، عملیات و فرایندهای بانکی به شکل سرویس مطرح می‌شوند و این سرویس‌ها می‌توانند با هزینه کمتر توسعه پیدا کنند و خدمات بیشتری را به مشتریان و بانک ارایه کنند. این بحث از حاکمیت فناوری نشأت می‌گیرد. وقتی حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان‌ها خصوصا در بانک‌ها پیاده شد، به این نقطه رسیدند که فناوری باید برای بیزینس، ارزش ایجاد کند. همین امر، ارتقای سیستم‌های کربنکینگ را به مفهوم بانکداری بدون هسته سوق داد. این مفهوم، اولین بار در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹، در نمایشگاه سیبوس، توسط انجمن بایان مطرح شد و در ۱۲ اکتبر ۲۰۲۱ یعنی همین چند ماه پیش، پلتفرم آن از سوی بایان رونمایی شد. بایان یک موسسه غیرانتفاعی است که برای ایجاد یک معماری استاندارد سیستم و صنعت بانکداری فعالیت می‌کند و پارتنرهای معروف و قدرتمندی از بانک‌ها تا موسسات مالی بزرگ گرفته تا شرکت‌های فروشنده نرم‌افزار و شرکت‌های مشاوره و آموزش دارد. طی مدت دو سال گذشته، بایان، سرویس‌ها و APIها را روی این معماری طراحی کرد. شش بانک‌ بزرگ و معروف دنیا با بایان همکاری داشتند. شرکت‌های بزرگ اوراکل، آی‌بی‌ام، ردهت و بانک‌های بزرگ مانند جی‌پی مورگان، سی‌آی‌بی‌سی، سی‌تی‌بنک و ورث آمریکا در کنار شرکت‌های بزرگی مانند مایکروسافت، کارشناسان و برنامه‌نویس‌های خود را در اختیار این مجموعه قرار دادند تا میکروسرویس‌ها یا ماکروسرویس‌ها و API‌های لازم را بنویسند. در حال حاضر از طریق همین بانک‌ها، کارهای زیادی، انجام شده است. بایان حدود ۱۳ تا ۱۴ پارتنر جدی در این قضیه دارد و نزدیک به ۱۴۳ API قبلا نوشته که تست شده و حدود ۲۵ API منطبق بر آیزو پیاده‌سازی شده است. همچنین حدود ۳هزار میکروسرویس و حدود ۴هزار دیتاکامپوننت لازم برای این کار، نوشته و پیاده‌سازی شده است. در همین روزها، بسیاری از بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ، با بایان روی محصولات‌شان، پروف او کانسپت انجام می‌دهند؛ یعنی روی معماری‌ که بایان برای کرلس تعریف کرده، سیستم‌ها را از نو و در قالب معماری‌ای که بایان برای کرلس بنکینگ مطرح کرده و با APIها و میکروسرویس‌های بایان این‌ها ‌را منطبق کرده و تست می‌گیرند. یکی از این‌ها ‌در آفریقای جنوبی است که با IFX به عنوان یک شرکت تجاری در آفریقا، پرسونال بنکینگ و تست‌های سرویس‌های بانکی خود را روی معماری بایان انجام دادند. همچنین شرکت تکنیسیس که یکی از پارتنرهای بایان در بانکداری بدون هسته است و چارچوبی برای دیجیتال بنکینگ به نام سایبربنک دارد. سایبربنک را به عنوان یک چارچوب دیجیتال‌بنک روی استانداردهای بایان و تعاریف معماری بایان برای کرلس سازگار کرده است. حتی HSBC اکنون در حال انجام پروف آو کانسپت است. بنابراین موضوع بسیار جدید است؛ به‌خصوص برای ما که شاید هنوز آن بلوغ لازم را در مسیر کربنکینگ نداشته‌ایم و اکنون به سمت مباحث جدید می‌رویم. به هر حال دانستن این موارد و اینکه به چه سمت‌وسویی می‌رود می‌تواند ما را بیدار کند و به سمتی حرکت دهد که از حالت فریز ۲۰ ساله رهایی پیدا کرده و با تکنولوژی حرکت کنیم. هرچند تحریم‌ها و مسایل دیگری وجود دارد اما می‌توان این دانش را پیگیری و در این زمینه تلاش کرد.

  • آقای دکتر شریفی! با توجه به اینکه هنوز در حوزه سرویس‌های غیرمتمرکز، اقدام چندانی انجام شده، جنابعالی نظرتان را درخصوص وضعیت فعلی نظام بانکی در حوزه سرویس‌دهی سیستم‌های متمرکز بفرمایید. آیا تفکر بهره‌برداری از سرویس‌های مستقل در مقابل سیستم‌های جامع، فقط در صنعت بانکی مطرح است یا این موضوع، در جای دیگر هم دنبال می‌شود؟

شریفی: با توجه به اینکه بانک‌ها، از جمله موسسات محافظه‌کار هستند، نمی‌توانند با POC قانع شوند لذا از منظر پراگماتیک به آن می‌پردازم. البته بنده عنوان میزگرد شما را چندان نپسندیدم و کرلس‌هایپ، تیتر بهتری برای این گفت‌وگو بود، چون یک هایپ است. اینکه یک هایپ چقدر می‌تواند موضوعیت داشته باشد، وضعیت آن چیست و در ایران قرار است چه‌کار انجام دهیم، قابل بحث است. بنده ابتدا یک فلش‌بک می‌زنم؛ کرلس بنکینگ دو وجه دارد. یک وجه آن، بیزنیس بنکینگ و وجه دیگر، IT است. مثال بنده در حوزه IT است اما سریعا به بانکداری می‌پردازم. دو نفر یک محیط برنامه‌ریزی درست می‌کنند که از درون آن یک سیستم‌عامل یونیکس و یک زبان برنامه‌نویسی مرموز به نام C درآمد. در فلسفه این دو نفر، این موضوع مطرح بود که همه‌چیز را as a service بدهند. پس حدود ۵۰ سال قبل، این مفهوم مطرح بوده تا به اینجا رسیدیم. الان مثلا می‌گوییم لینوکس، بد است چون مونولیتیک است. در حالی که خوب کار می‌کند. دهه ۸۰ مایکروسافت و دیگر شرکت‌ها به آن می‌خندیدند اما الان در صنایع حیاتی با قدرت کار می‌کند اما با هیچ‌یک از مبانی مهندسی کامپیوتر به صورت علمی نمی‌خواند. یک کد درهم ریخته باز است و هرکس می‌تواند روی آن کار کند. آیا مونولیتیک بودن، بد است؟ این‌ها ‌را باید تفسیر کنیم زیرا قرار است این مفاهیم را به صنعت بانکداری بیاوریم. بانک یک موجود کاملا محافظه‌کار و مونولیتیک است اما صلب نیست. سابقه کامپیوتر در ایران بیش از ۵۰ سال است. خوبی‌اش این است که تجربه زیادی داریم و بدی‌اش این است که سیستم‌های نرم افزاری پیشین هم زیاد داریم. الان کویر امارات را نداریم تا بهترین ایده را آنجا پیاده کنیم. ما ۵۰ تا ۶۰ سال است که در سامانه‌های بانکی، سابقه پیشین داریم؛ چه از دیدگاه کسب‌و‌کار و چه از دیدگاه فنی در ایران، هرکس برای خودش سیستمی می‌نوشت در نهایت مشاهده کردند جزیره‌ای کار شده و این‌ها ‌حتی در یک بانک نیز به هم نمی‌چسبند و تلاش کردند این‌ها ‌را با یکدیگر منسجم و هماهنگ کنند. انسجام لزوما مترادف مونولیتیک بودن نیست. مونولیتیک بودن، چیز بدی است اما اگر کار کند، شاید به عنوان یک محافظه‌کار آن را بپسندیم. الان که به ۲۰۲۲ نزدیک می‌شویم، زیمنس ممکن است از یک درایور که به زبان اسمبلی نوشته شده، همچنان در نیروگاه استفاده ‌کند. گفتند بیاییم کُر درست کنیم؛ یعنی همه‌چیز یک‌جا باشد، آنلاین باشد، بلافاصله تعاملات را با آن انجام دهیم و محیطی باشد که عناصر زیادی دارد. برداشت بنده از هایپ این است که از یک سیستم متمرکز آنلاین ریل‌تایم محیطی به قول شما به یک سیستم غیرمتمرکز مهاجرت کنیم که البته غیرمتمرکز درست نیست بلکه سیستمی است که سرویس‌های زیادی دارد که برخی از آنها را فین‌تک‌ها و برخی دیگر را بانک‌ها فراهم کرده‌اند و قرار است با ادغام یک سیستم بانکی داشته باشیم. برخی از موارد مربوط به هایپ کرلس را با اعضای بایان مطرح می‌کنم. نمی‌شود کر نداشته باشیم بلکه سرویس‌ها را با همدیگر، یکپارچه و اپن API می‌دهیم. این حرف‌ها بسیار قشنگ است اما آیا امکان پذیر است؟! بنده تا جایی که اطلاع دارم، رویکرد سرویس‌محور اگر به حوزه IT بیاید میکروسرویس می‌شود. به عنوان یک المان مستقل، پرفورمنس خوبی ندارد. اگر یک موسسه مالی کوچک یا به قول معروف SME داشته باشیم، شاید پرفورمنس آن قابل قبول باشد اما اگر یک بانک با ۱۰۰ سال سابقه سیستم‌های پیشین، ۶۰ سال سابقه پیشین IT با دیتا، منطق کسب‌و‌کار و مدل کسب‌و‌کار داشته باشیم، زمین بکری نیست و به قدری بزرگ است که وقتی به یک بانکدار خارجی گفته می‌شود ۲هزار شعبه داریم، شاخ در می‌آورد! البته تعریف شعبه از نظر او با بنده متفاوت است. تا زمانی که به او بگوییم TPS ما چقدر است و چقدر تراکنش داریم. نمی‌دانم هایپ در مقیاس بزرگ جواب می‌دهد یا خیر. کجا را POC می‌کنند؟ کر تغییر نکرده است. ما یک هسته داریم. کرنل را میکروکرنل کنید. سیستم وام را نمی‌توان به فین‌تک داد اما سیستم تسهیلات را می‌توان برون‌سپاری کرد. IFX یک استاندارد است و می‌توان آن را به فین‌تک برون‌سپاری کرد و بایان هم مدل سرویسی را استخراج می‌کند. آنچه POC می‌شود، مواردی است که می‌توان از کر به بیرون پرت کرد. معمولا همه یک باکس می‌گذارند که نام آن را ترنزکشنال کر می‌گذارند یعنی آنهایی که تراکنش‌های جاندار را انجام می‌دهد و اعدادی که از این سیستم استفاده می‌کند. باید مفهوم را مقیاس‌بندی کنیم تا ببینیم بانک بزرگ، کوچک یا متوسط هستیم. اگر قرار بود در آفریقای جنوبی بانک ایجاد کنیم کرلس بنکینگ مطرح می‌کردیم و در پی تکنولوژی آن هم بودم اما اینکه یک ایرانی با این پیشینه به سراغ این‌ها ‌برود یا خیر، قابل بحث است. آیا ما در ایران، open API بنکینگ داریم یا خیر؟ اصلا می‌توانیم داشته باشیم؟

  • آقای رحیمی‌پور! نظرات شما درباره صحبت‌های آقای دکتر شریفی می‌شنویم.

رحیمی‌پور: فرمایش آقای دکتر از یک جهت قابل تایید است. جنس کسب‌وکار بانک‌های ما، این است که روی کسب‌وکار لایو خود ریسک نمی‌کند. اگر به حوزه بانکی نگاه کنیم، تجمعی از خبرگان نرم‌افزار در حوزه بانکی را مشاهده می‌کنیم اما مثلا در حوزه نفت این موضوع را نمی‌بینیم. اگر سیستم بانکی می‌ترسد، این همه خبره در آنجا چه‌کار می‌کنند؟ پول، ترسو است چون نمی‌خواهد کسب‌وکار خود را دچار مشکل کند. از جهت دیگر، به حسب اینکه سرمایه‌ای در صنعت بانکی وجود دارد، این موضوع قابل بحث است. گزارش دیلویت درباره بررسی صنایع مختلف از این منظر که کدام‌یک در حوزه تحول دیجیتال، سرعت بیشتری دارند، نشان می‌دهد بعد از حوزه تلکام، بانکداری قرار دارد و در دنیا هم همین‌طور است. تجمعی از دانش فنی وجود دارد که در حال تجربه است. هرکدام از این هایپ‌ها، یک بار در حوزه بانکی بررسی شده، بخش‌هایی تغییر کرده و بخش‌هایی باقی‌مانده است. تجمع خبرگان این موضوع را رقم می‌زند. موضوع سرویس‌های مستقل در حوزه بانکی وجود دارد. یک بانک به موازات سیستم تسهیلات، سرویس تسهیلات را هم ایجاد کرده است. طبیعتا بانک همه تسهیلات را خاموش نکرده و روی این سرویس نیاورده است و صفر تا ۱۰۰ آن تغییر نمی‌کند. یک‌سری از سیستم‌های زیرساختی تغییر نخواهد کرد. مثلا شاید سیستم تسهیلات بانک مسکن، بسیار زیرساختی باشد و اصلا به آن دست نزند و سرویس دیگری را ایجاد کند. یکی از صنایعی که تحول دیجیتال برای آنها دیر اتفاق می‌افتد، در حوزه لجستیک است؛ اعم از حمل‌ونقل بار، مسافر و از این قبیل. اگر به سیستم‌های اسنپ، الوپیک و اکوسیستمی که مجموعه تیپاکس و هلدینگ فاخر ساخته‌اند نگاه کنیم، رویکردشان platform as a service است. زمانی در حوزه حمل‌ونقل، موضوع کُرپستینگ هم مطرح بود؛ یعنی سامانه یکپارچه پستی در آنجا ایجاد شود اما اکنون رویکرد سرویس‌های مستقل مطرح است و شاید در برخی موارد از حوزه بانکی جلوتر برود.

  • لطفا از دیدگاه فنی بفرمایید تفاوت پیاده‌سازی سیستم ‌های جامع و سرویس‌های مستقل چیست؟ آیا این تفاوت از دیدگاه کسب‌وکاری هم وجود دارد یا خیر؟

رحیمی‌پور: رگ و ریشه بنده فنی است و برنامه‌نویس بودم. کار development انجام داده‌ام. همین اتفاقی که عرض کردم، در حوزه بانکی ما اتفاق افتاد؛ یعنی مهندسان، خبرگان و اساتید حوزه‌های فنی وارد حوزه بانکی شدند و کسب‌وکار بانک سرجای خودش بود. وقتی قرار شد خبرگان حوزه فنی، سیستم‌ها را توسعه دهند، کنار متخصصان بانکی نشستند و شروع به کد زدن کردند. در بانک‌های قدیمی با مقیاس بزرگ، انواع سیستم‌های مختلف را می‌بینید و هرکس دست به کد بوده، یکی در شعبه نشسته، یکی در ستاد تا کد بزند. این دیدگاه در گام اول در حوزه بانکی ما رخ داده است. سپس با توجه به از هم‌گسیختگی این سیستم‌ها و عدم اتصال آن، این دیدگاه جامع درنظر گرفته شد که کسب‌وکار بانک را به صورت جامع پیش ببریم. مکنزی می‌گوید بانک سه وظیفه دارد: اول تخصیص منابع، دوم تجهیز منابع و سوم درآمدهای غیرمشاع. بر این اساس، سامانه یکپارچه تشکیل شده که این کار یا توسط خود بانک نوشته شده یا شرکت پیمانکار. حالا با اعلام سرویس جدید، بانک دچار مشکل می‌شود. این کار، در حوزه بیمه هم مطرح است و برای یک سرویس جدید، شش ماه باید در نوبت قرار گیرد که چابکی کسب‌وکار و بازار را از دست می‌دهد. بنابراین به جای اینکه development از لایه پایین به بالا بیاید، دیدگاه تغییر کرد. بایان را بخشی از شرکت‌های تک تشکیل دادند. آی‌بی‌ام، و مایکروسافت هم ورود کرده‌اند. جایی از کرلس صحبت می‌کردم، طرف می‌گفت جاواکار می‌خواهید یا دات‌نت‌کار. گفتم برای من مهم نیست چه تکنولوژی‌ را پیاده می‌کنید. بنده می‌خواهم ورودی به شما بدهم تا کارهایی روی آن انجام دهید و در بازه زمانی خاص خروجی بدهید. دیدگاه بایان، دیدگاه کسب‌وکاری است و تفکر سیستمی را مبنا قرار داد. اگر یک انسان را یک سیستم درنظر بگیریم، چنانچه لباس تن وی نباشد، اتفاقی نمی‌افتد و اگر موهایش را بتراشیم، همان انسان است، اما اگر دست او را قطع کنیم، دیگر آن انسان نیست و از توانمندی‌های یک انسان خارج می‌شود. سرویس‌هایی تعریف‌شده در بایان به مرور اتفاق افتاده و ما الان در ورژن ۸ هستیم و تا جایی که می‌دانم نسبت به ورژن ۷، سرویسی اضافه نکرده است. بایان با تفکر سیستمی، سرویس‌هایی که در حوزه بانکی و ویژه حوزه خدمات مالی وجود دارد، تفکیک کرده و سیستمی به نام وام یا تسهیلات تعریف کرده است. ما انواع تسهیلات داریم. بایان می‌گوید تسهیلات، یک سرویس است که می‌توان لایه‌های آن را شکست و فرایند تعریف کرد. در حوزه چیدمان آن تمرکز کرده و ۳۱۲ سرویس قرار داده تا افراد و شرکت‌ها خودشان پازل‌شان را بچینند و شرکت‌ها می‌توانند ۱۰۰ هزار فرایند مختلف با این ۳۰۰ سرویس، استخراج کنند. بایان تلاش کرده در لایه کسب‌و‌کاری، تعریف سرویس‌ها و بازی و چیدمان با این سرویس‌ها بر حسب نیاز هر بانک به‌ ازای هر درخواست را مدنظر قرار دهد.

  • جناب رحمانی! مزایا و معایب بهره‌برداری از سرویس‌های مستقل با رویکرد بانکداری بدون هسته نیز قابل بحث است. کاهش تایم‌تومارکت، پیاده‌سازی بسیار سریع نیازمندی‌ها در نرم‌افزار، نیازمند نبودن به نقشه راه پیچیده از مزایای آن عنوان شده است. این موضوعات را تایید می‌فرمایید؟

رحمانی: الان قرار نیست بحث کرلس بنکینگ را روی سیستم ایران پیاده کنیم چون هنوز به آن بلوغ کربنکینگ در کشور نرسیده‌ایم. در شرکت‌ها و بانک‌‌هایی که بیشتر به این سمت رفتند از جمله بانک‌های قدیمی با سرویس‌های زیاد که مسیر سختی برای پیاده کردن این سرویس‌ها روی کرلس دارند، این موضوع مطرح است که در معماری‌های بعدی که سیستم‌ها را ارتقا داده‌اند، تقریبا به سمت‌وسوی کرلس رفته‌اند. مثلا اگر در تمام لایه‌ها، سرویس‌محور عمل نکردند، در لایه بیزینس، سرویس‌محور کار کرده‌اند و قدم به قدم این مرحله را پیش برده‌اند تا به مرحله کر رسیده‌اند. پارتنرهایی که با بایان روی این قضیه کار می‌کنند، بر حسب نیازهایی که مشتریان از آنها می‌خواهند، پیش می‌روند. دنیای بانکداری، دنیای مشتریان است نه اینکه کدام بانک، پول بیشتر و منابع یا شعبه بیشتری دارد. الان بحث بر سر این است که کدام بانک می‌تواند سریع‌تر، سرویس‌ها و محصولات را به مشتریان ارایه کند. تایم‌تومارکت، این‌ها ‌را به این سمت هدایت کرده مانند رقابت بین SBC و CIBC یا جی‌بی مورگان و HSBC. رقابت این‌ها ‌بر سر این است که سرویس‌های خود را روی پلتفرمی بیاورند که بتوانند تایم‌تومارکت خدمات و محصولات را ارایه کنند. بانک‌های ایران هنوز باید تلاش کنند تا به آن بلوغ برسند اما بانک‌های جدید، در صورت تمایل به سرمایه‌گذاری در این حوزه، نیازمند توجه به استراتژی پوشش نیازهای مشتریان مدرن هستند مانند جوانانی که با تاچ‌پوینت‌ها کار می‌کنند و دوست دارند سرویس‌های بانکی داشته باشند. بانک‌ها و شرکت‌های ما این کار را نمی‌کنند. بانک‌ها و شرکت‌های خارجی حدود ۴۰ درصد صرف R&D و آشنایی با تکنولوژی می‌کنند، حتی اگر به نتیجه نرسد چون قرار نیست تمام ابتکارات نتیجه بدهد. اگر ۱۰ سال دیگر بانک‌های بزرگ دنیا و کربنکینگ‌های مطرح به سمت کرلس رفته باشند، آن موقع برای ما دیر و فاجعه است. بنابراین باید از سوی بانک‌ها، سرمایه‌گذاری شود و واحد R&D همگام با دنیا باشد. ما به دنیا خط نمی‌دهیم بلکه سیستم بانکی دنیا، به ما خط می‌دهد. دنیا به ما بانک را داده و ما تکنولوژی بانکی را از آن سمت می‌آوریم. این‌ها ‌هدهای بانکداری دنیا هستند که به این سمت می‌روند و باید دلیل آن را بدانیم و اینکه چرا در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌کنند. این موضوع، بحث تکنولوژی است. این آنالیزها انجام شده و در دنیا، این سرمایه‌گذاری‌ها اتفاق افتاده و حتما در آینده به این سمت‌وسو خواهد رفت با این حال، بحث این نیست که الان باید در کشور ما انجام شود. اولین مزیت کرلس، چابکی در توسعه سرویس‌ها‌ با سرعت بیشتر و هزینه کمتر است. یک تیم کوچک می‌تواند سرویسی را برای یک مجموعه تعریف کند و اصلا مهم نیست به چه زبانی آن سرویس را می‌نویسد. شرکت‌های استارت‌آپی، فین‌تک وغیره به سرعت می‌توانند این سرویس‌های جدید را مطرح کنند. مزیت دیگر، هزینه پایین‌تر نگهداری سیستم‌ها و به‌روزرسانی آنهاست. الان کوچک‌ترین تغییرات در کرهای موجود، هزینه و اثرات جانبی زیادی روی قسمت‌های مختلف دارد. یکی از مشکلات اساسی سیستم‌های کربنکینگ این است که با کوچک‌ترین تغییر روی سایر قسمت‌ها اثر می‌گذارد و در عملکرد سیستم اختلال ایجاد می‌شود اما از آنجا که در کرلس، سرویس به‌طور مستقل عمل می‌کند، آن سرویس را به‌روزرسانی و تست می‌کنند و اگر اشکالی باشد، حتما در سرویس است چون بخش‌های دیگر هم جایگزین شده‌اند و در بلاگ‌های خودشان قرار گرفته‌اند. مزیت دیگر، بحث اکوسیستم است. در کرلس، فین‌تک‌ها و وندورها وجود دارند و همه بر اساس لبه تکنولوژی کار می‌کنند و می‌توانیم این سرویس‌ها را روی محصولات خودمان پیاده کنیم. اگر بخواهیم در ایران این کار را انجام دهیم، سیستم بانکی ما باید بر اساس استانداردهای بایان، به سمت سیستم استاندارد حرکت کند نه اینکه حالت جزیره‌ای داشته باشد. این سرویس‌ها، فین‌تک‌ها و فروشندگان می‌توانند با آخرین تکنولوژی، سرویس‌ها را با پرفورمنس خوب پیاده کنند و این‌ها، روی سیستم اجرایی، محصولات و سرویس‌های جدید به مجموعه ارایه شود. مزیت دیگر، تایم‌تومارکت است که به آن اشاره کردم. مشتریان ما، مشتری دیجیتال و مدرن هستند و باید به آنها پاسخ داده شود. ترس از اینکه وارد تکنولوژی جدید شویم، باعث شده طی ۲۰ سال گذشته، از سیستم‌های دهه ۸۰ استفاده ‌کنیم و از نظر بلوغ هنوز به سیستم‌های کربنکینگ ۱۰ سال پیش نرسیده‌ایم. ما همیشه ترسیده‌ایم اگر تکنولوژی جدید بیاید، سیستم بخوابد و کار نکند در حالی که علت اینکه این سیستم‌ها کار نمی‌کند، ویژگی پیاده‌سازی این سیستم‌ها بوده که هرکس به هر شکلی، بخشی از این سیستم‌ها را تولید کرده و استانداردی وجود نداشته است. الان دست زدن به این سیستم‌ها، خطرناک است در حالی که بالاخره باید این‌ها ‌را کنار بگذاریم و برای ۲۰ سال آینده، با استاندارد پیش برویم. ما باید به سمتی که دنیا حرکت می‌کند، حرکت کنیم. اگر قرار باشد خودمان فقط برای خودمان تصمیم بگیریم، کار درست نمی‌شود. البته به همان تصمیمات‌مان هم عمل نکرده‌ایم و از تکنولوژی و بلوغ سیستم‌های IT در سازمان‌ها و بانک‌ها پیروی نکردیم و در صورت تداوم این مسیر، درجا خواهیم زد. مزیت بعدی این است که وقتی بانک‌ها به‌طور واقعی کرلس می‌شوند، نیاز نیست در کوتاه‌مدت یا بلندمدت، مدام آن را به‌روزرسانی کنیم چون این سرویس‌ها، مرتبا به‌روزرسانی می‌شوند و بلوغ پیدا می‌کنند. سرویس‌ها را چه از وندور خارجی یا وندور داخلی می‌گیرد و بر اساس نیازهای روز دنیا، از آن استفاده می‌کند. همین موارد موجب شده شرکت‌ها و بانک‌های دنیا با همه محبوبیت‌شان در دنیا روی کرلس، سرمایه‌گذاری و کار ‌کنند. اگر به این اهداف برسند، اتفاق بزرگی در صنعت بانکداری خواهد بود و همگی، از خود بانک تا مشتریان درخصوص سرویس‌های پیشرفته، سریع و به‌روز منتفع خواهند شد. در زمینه عیوب، یکی از معایبش این است که هنوز در ابتدای راه است و تعریف معماری آن به بلوغ کامل نرسیده و عمومیت پیدا نکرده است اما با این سرعتی که می‌بینم، گسترش پیدا خواهد کرد. این موضوع در سال ۲۰۱۹ توسط بایان، ارایه و سال ۲۰۲۱ پلتفرم آن لانچ شده است و پروف؟؟ انجام می‌دهند. با این سرعت، ممکن است ما را هم به این سمت ببرد و به بلوغ برسد. از دیگر معایب کرلس، برای بانک‌های لگسی و قدیمی این است که این بانک‌ها، تحول را برنمی‌تابند. تحول از یک سیستم بسیار قدیمی با ماژول‌های بزرگ، شعب زیاد و تراکنش‌های بالا که حتی معماری سرویس‌محور را رعایت نکرده یا ندارد یا نصفه و نیمه است، به این سیستم جدید، بسیار سخت و هزینه‌بر است و برای بانک‌های بزرگ، حتی میلیون‌ها و میلیاردها دلار هزینه دارد. به همین دلیل، به شکل بیگ‌بنگ این کار انجام نمی‌شود و می‌توان به صورت بخش بخش روی این تکنولوژی، برخی از سرویس‌ها را ارایه کرد و به تدریج بانک را به سمت تکنولوژی جدید پیش برد. برای بانک‌های جدید که تمایل دارند در این زمینه سرمایه‌گذاری کنند و پیش‌بینی می‌کنند طی ۵ تا ۱۰ سال آینده، بانک دیجیتال یا نئوبانک باشند، پیشنهاد می‌شود این هزینه، صورت گیرد و سیستم از پایه طراحی یا از سرویس‌های بین‌المللی کمک گرفته شود. با این حال، هزینه تحول بالاست. از معایب دیگر کرلس این است که در زمینه B2B، نهادهای ثالث و سیستم‌های اکسترنال، مانند ارتباط با سوییفت، چندان POC انجام نشده و هنوز تست‌های لازم صورت نگرفته که البته حتما جزو برنامه‌های آینده بایان خواهد بود.

  • آقای دکتر شریفی! همان‌طورکه فرمودید شاید در بانکداری بدون هسته، هایپ اتفاق افتاده باشد؛ هیجانی که مشابه آن را با ورود بلاک‌چین در دنیا و سپس در ایران داشتیم و اینکه با بلاک‌چین، همه‌چیز متحول می‌شود. این تجربه، در ایران خوب نبود و نتوانستیم به درستی از این تکنولوژی استفاده کنیم و البته در این زمینه، در حوزه رمزارزها هم پیش رفتیم. حالا ما همزمان با بانکداری بدون هسته، صحبت از بانکداری دیجیتال می‌کنیم و گفته می‌شود بانکداری دیجیتال، بدون استقرار بانکداری بدون هسته امکان‌پذیر نیست. آیا این نظر درست است؟

شریفی: بنده نمی‌توانم الان پاسخ سوال شما را بدهم! و فقط چند نکته در تکمیل نظرات دوستان عرض می‌کنم. وزارت دفاع آمریکا، در پوستر خود در سال ۱۹۷۰ نوشته معماری فناوری اطلاعات. یعنی زمانی که هنوز واژگان IT مطرح نشده بود، همه‌چیز از صدر تا ذیل یک سیستم محاسباتی در حوزه کامیپوتر را as a service می‌بیند. بنابراین این مفهوم، جدید نیست و مدام غنی شده و در حوزه‌های دیگر به کار رفته و تکنولوژی هم کمک کرده است. سرویس‌محور بودن قدمت زیادی دارد. در حوزه سلامت هم این موضوع مطرح است. البته آنجا بایان ندارند و چیز دیگری دارند یا در حوزه نظامی، از دهه ۱۹۷۰ بحث سرویس‌گرایی را داشتند که به کنترل پاور و کامپیوتر تنه می‌زند. بنابراین بحث سرویس‌محور بودن همه‌جا مطرح است. کرلس بنکینگ، یک موضوع هایپ است. کرلس یعنی بدون کر و کر، معنای هسته نمی‌دهد. چون بعد مجبور هستیم بگوییم بدون هسته! مگر سامانه بدون هسته می‌شود! چرا واژه‌ها را می‌تابانیم؟! کرلس هایپ یک مفهوم فناورانه و پدر آن، مارتین فاولر است. یک نفر در حوزه دیتابیس تمهید کرد میکروسرویس یک مفهوم تکنیکال است. اصلا به بانکداری ربط ندارد اما بایان، سرویس ارایه می‌کند. ما نباید سرویس را با میکروسرویس قاطی کنیم. همچنین بیزینس‌ سرویس را با IT سرویس قاطی نکنیم. مادامی که بیزینس سرویسِ تعریف‌شده، دقیق، جامع و مانع نداشته باشیم، آی‌تی سرویس‌ها جای تامل دارد. ما سامانه‌های لگسی داریم و بانکدار ما as a service ندیده است. تعریف بانک تجاری یا بانک عمومی با پست بانک و بانک کشاورزی تفاوت دارد و اینکه چه چیزی کر است. همه بانک‌ها ما خرده‌فروش هستند. این‌ها ‌باید با هم متفاوت باشند. کر تراکنش آنها نمی‌تواند یکسان باشد حتی GL آنها هم نمی‌تواند یکسان باشد چون کد و اکانت آنها متفاوت است. ما این‌ها ‌را تفکیک نمی‌کنیم و می‌گوییم کرلس عجب چیز خوبی است. بانک‌های بزرگ، بک‌اند می‌‌خواهند، فرانت‌اند به هرکس دوست دارید بدهید اما بک‌اند را نمی‌توانیم برون‌سپاری کنیم. اصلا بک‌اند ما کرلس نیتیو است یا خیر؟ همین بحث را در کلود داشتیم. چند بانک بزرگ دنیا، سیستم کربنکینگ خود را روی کلود قرار داده‌اند که جاافتاده است و محدودیت ریسک‌ها را ندارد. HSBC یک بانک متفاوت با سایر بانک‌هاست که بانک می‌خرد و می‌فروشد، در تمام دنیا گسترش دارد، می‌تواند این کار را انجام دهد و راهکارهای آن را هم دارد اما چرا فقط همین بانک است؟ زیرا برخی از سرویس‌ها را می‌توان کلودنیتیو کرد اما یک ‌سری سرویس‌ها این‌گونه نیستند. متخصص بیزینس بانکداری باید این موضوع را برای IT تعریف کند. در مجموع ما باید بک‌اند و فرانت‌اند و نیز نوع بانک را مشخص کنیم تا ببینیم چه چیزی را می‌توانیم از بدنه آن سامانه متمرکز یکپارچه رها کنیم. البته یکپارچگی، چیز خوبی است اما مونولوتیسیتی بد است. می‌توان سنترال بود اما در پایین میکروسرویس استفاده کرد، هرچند مع‌الفارق است. بنده هم آی‌تی‌من هستم و ۳۰ ‌ ۴۰ سال است در حوزه IT فعالیت دارم. لیسانس بنده هم کامپیوتر و اکانتینگ است. الان در وضعیتی هستیم که کار کردن در این حوزه‌ها، بین‌رشته‌ای شده؛ یعنی نه بانکدار به تنهایی کارساز است نه آی‌تی‌من. مثلا ممکن است بنده ۲۰ سال در بانک، سیستم می‌نویسم اما بانکداری بلد نیستم. بهترین بانک‌های دنیا دنبال کسانی می‌گردند که متخصص بین‌رشته‌ای داشته باشند؛ یعنی هم بانک را بشناسد و هم تکنولوژی را و در نهایت بتواند تصمیم بگیرد که کرلس را لحاظ کند یا خیر. شاید این موضوع برای حوزه بانکداری جدید باشد اما خطرناک نیست! خطر آن را متوجه نمی‌شوم. علمی بوده و به کاربردی و عملیاتی شدن رسیده است. کرلس، لبه دانش است و دانشمندان در این زمینه کار می‌کنند. این مفاهیم، مهندسی نرم‌افزار و مهندسی سیستم، پراگماتیک، تجربی و عملی است. بنابراین خوب است به آن بپردازیم اما درباره اینکه بانک‌ها به سرعت دنبال آن بروند، نظری ندارم. هرچیزی که هایپ می‌شود، دوست دارم آن را پیگیری کنم. مثلا زمانی میکروکرنل آپر سیستم باب شد. در مجموع، کُرفول و کرلس، هر دو محترم هستند و جایگاه خودشان را دارند و هیچ‌کدام جایگزین دیگری نیستند.

  • قرار بود در این برنامه، در خدمت آقای مسعود خرقانی، مدیرعامل هلدینگ فناوری بانک شهر باشیم که احوال‌شان مساعد نبود. جناب رحیمی‌پور! معماری فنی بانکداری بدون هسته چگونه است و آیا رویکرد مهاجرت در بانکداری بدون هسته با بیگ‌بنگ امکان‌پذیر است یا خیر؟ البته آقای رحمانی معتقد بودند نباید با بیگ‌بنگ به سمت این مهاجرت رفت. همجنین از نظر کسب‌وکاری بفرمایید نقطه آغاز پیاده‌سازی بانکداری بدون هسته کجاست؟

رحیمی‌پور: اگر به عرصه علمی کشور نگاه کنید، می‌بینید ورودی‌های MBA دانشگاه‌ها و مدیریت در مقطع تحصیلات تکمیلی در رشته‌های فنی زیاد هستند. همین اتفاق در حوزه کسب‌وکار و بانکی اتفاق افتاد و کسانی که نگاه تکنیکال داشتند کم‌کم به حوزه کسب‌وکاری وارد شدند و همین‌طور در حال تکمیل است و بالعکس کسانی که در حوزه کسب‌وکار بودند، به سمت حوزه فنی آمدند. نقطه شروع، بسیار مهم است. زمان آن امروز است  و البته دقیق‌تر آن، دیروز بود و باید وارد می‌شدیم. حدود ۵ تا ۱۰ سال پیش، بانک‌های ما شرکت فناوری اطلاعات تاسیس کردند. این شرکت، سعی کرد برای بانک، کربنکینگ بنویسد و سرویس‌هایی را راه‌اندازی کرد و کار، گسترده‌تر شد. بانک، سخت‌افزار و نرم‌افزار می‌خواست، حوزه پرداخت ایجاد شد و این شرکت‌ها به هلدینگ تبدیل شدند اما تفکر، تغییر نکرد؛ یعنی شرکت فناوری به هلدینگ تبدیل نشد بلکه از یک شرکت به ۵ یا ۱۰ شرکت تبدیل شد. در واقع بر حسب اینکه این شرکت‌ها افزایش پیدا کردند، یک هلدینگ بالای سر آنها تشکیل شد. دیدگاه این نیست که آی‌تی و نرم‌افزار صرفا یک کار کوچک انجام دهد. فناوری اطلاعات و ارتباطات، برای کسب‌وکار بانک، یک توانمندساز است و باید آن را تسهیل کند تا بانک در صورت مالی خود، سود بهتری داشته باشد چه در حوزه درآمدهای مشاع و خصوصا غیرمشاع. بنابراین هدف، بانک است نه اینکه هلدینگ یا فناوری، بزرگ شود. از این‌رو، وظایف شرکت‌های فناوری زیرمجموعه هلدینگ فناوری یک بانک، سرجای خود است و هلدینگ باید به حوزه کسب‌وکار بانکی برود. اشخاصی که آنجا هستند، همان افراد فنی هستند که به حوزه کسب‌وکار بانک و حتی کسب‌‌وکار خدمات مالی، ورود پیدا کرده‌اند. بسیاری از بانک‌های ما در کنار خود بیمه، سبدگردان، صرافی و… دارند. بنابراین آن فرد فنی، در هلدینگ فناوری اطلاعات بانک، باید روی کسب‌وکار کار کند نه اینکه دغدغه‌اش، حوزه فنی باشد و در نهایت، باید به دنبال این باشد که خود هلدینگ، یا شرکت‌های زیرمجموعه فناوری، یک شرکت سودده خوب باشد. رسالت این مجموعه باید این باشد که در صورت مالی پایان سال آن بانک و در حوزه درآمد غیرمشاع رشد صورت گیرد. برای این منظور، کسب‌وکار و فناوری اطلاعات باید در کنار هم باشند تا بتوانند شبکه ارزش را بشناسند؛ یعنی کسب‌وکار با دانشی که در پشت‌سر آن وجود دارد و حوزه فنی را می‌فهمد، در حوزه‌های مختلف مانند نئوبانک، فین‌تک و نظایر آن، راهکار ایجاد کند. یک مثال بزنم برای کسانی که علاقمند به سینما هستند، عنوان قسمت دوم فیلم سینمایی ارباب حلقه‌ها، داستان دو برج است. دو برج در حوزه بانکی، کسب‌وکار و فناوری اطلاعات هستند. وقتی بین این دو برج، ارتباط برقرار شود و البته برخلاف ماجرای ارباب حلقه‌ها، با هم دوست باشند، می‌توانند موفقیت بانک را رقم بزنند. این‌ها ‌از مفاهیمی است که در تحول دیجیتال مطرح است مضاف بر اینکه در تحول دیجیتال، مفهوم فناوری اطلاعات دوسرعته را نیز داریم؛ یعنی بانک، کسب‌وکار فعلی خود را دارد و ما نباید کسب‌وکار روتین بانک را متوقف کنیم تا در حوزه دیجیتال، فعالیت جدیدی انجام دهیم. در گام اول، امروز یا حتی دیروز، باید بررسی کنیم یا بررسی می‌کردیم چه سرویس‌هایی نیاز داریم که در حال حاضر، در کر ما وجود ندارد. نباید کر را جمع کنیم. آنجایی که عرض کردم بحث، خطرناک است، منظورم این بود که نباید اجرای بانک را متوقف کنیم و بانک، نباید نگران توقف سیستم‌ باشد و در برابر حوزه جدید، مانع شود. کرلس باید در خلاءهای فضای کر بنشیند و طبیعتا سامانه‌های یکپارچه بانکی یا کربنکینگ قرار نیست جمع شوند. در اینجا جنگ فناوری اطلاعات نداریم. هرکدام از بانک‌ها باید بیایند و باید از همین امروز شروع کنیم. بانک‌ها باید ببینند کدام سرویس قرار است جدیدا اضافه شود و در آن کسب‌وکار ایجاد کرده، آن سرویس را ایجاد و از آن فرایندها استفاده کنند. بحث دیگر درباره بایان است. بایان، لبه دانش و یک ngo است که در حوزه بانکی کار می‌کند و ما به خاطر تحریم‌، این خلاء را در کشور داریم. بارها عرض کردم این دانش فنی و کسب‌وکاری، باید به اشتراک گذاشته شود. در یک‌سری شرکت‌‌های خصولتی، این دانش، رسوب پیدا کرده و با لحاظ کردن این نکته، می‌تواند به اشتراک گذاشته شود که تولید سرویس، اهمیتی ندارد. اگر بانک یا شرکتی بگوید ۳۱۲ سرویس بایان را نوشته و آماده است، اهمیتی ندارد بلکه مهم این است که حتی پنج سرویس، در کسب‌وکار بانک، قابل بهره‌برداری باشد. این نگرانی نباید وجود داشته باشد که اگر فلان دانش را به اشتراک می‌گذاریم، فلان بانک از ما سبقت می‌گیرد. دانش باید با تفکر اپن‌سورس به اشتراک گذاشته شود. اگر هر بانک بر حسب حوزه کسب‌‌وکاری و مشتری، توانست آن را انجام دهد، بسیار خوب است. مانند همان بحث که دوستان استارتاپی می‌گویند ایده ما نباید دزدیده شود. اصلا ایده مهم نیست، اجرا مهم است. در حوزه معماری کسب‌وکاری بایان وجود دارد اما در حوزه معماری فنی، باید زیر بار برود. در داخل بانک‌های ما، مفهوم معماری سه‌لایه را پیاده‌سازی کردند که از ۲۰ سال گذشته تا کنون مطرح است و وقتی ما کد می‌زدیم، می‌گفتند سه‌لایه شامل UI، BLL  و DAL  را درنظر بگیرید. دقیقا با همین دیدگاه، میکروسرویس‌ها و حتی سرویس‌ها تفکیک شده است؛ با این تفاوت که لایه BLL و لایه DAL وجود دارد که با حوزه دیتا ارتباط دارد اما به جای UI، یک لایه API قرار داده شده که آپدیت، رجیستر و ری‌کوئست، از طریق آن اتفاق می‌افتد و در کنار یک‌سری آداپترها که باید مقرراتی را درنظر بگیرند، وجود دارد؛ یعنی یک معماری سه‌لایه است که به ازای هرکدام از این سرویس‌ها، به لایه API Orchestration بانک و سپس به لایه بالاتر وصل می‌شود. این سرویس‌ها، از نظر معماری روی کاغذ برای پیاده‌سازی باید مدنظر قرار گیرند. بنده جایی ندیدم در این حوزه از بیگ‌بنگ صحبت کنند. اصلا بنا نیست بانک‌ها، سیستم‌‌های فاندامنتال مانند افتتاح حساب را دوباره بنویسند. آن سیستم باید وجود داشته باشد و از لایه دیتا as a service با آن لایه ارتباط بگیرد. بحث مهاجرت نیز به جلسه مفصل نیاز دارد.

  • آقای رحمانی! آیا پیاده‌سازی بدون هسته در یک بانک، به این معناست که ما به نقطه پایانی بانکداری متمرکز رسیده‌ایم؟ همچنین درخصوص معماری کسب‌وکاری بانک بدون هسته، نظرات خود را ارایه بفرمایید.

رحمانی: کرلس با وجود بایان و پلتفرم لانچ‌شده، صرفا بحث علمی نیست و به practice رسیده و POCهایی که اتفاق می‌افتد، هزینه‌های زیادی برای بانک‌ها و شرکت‌ها دارد اما این هزینه را انجام می‌دهند تا از این پلتفرم استفاده کنند. دلیل عمده آن انعطاف‌پذیری‌اش در سیستم بانکی است. در سیستم‌های فعلی کربنکینگ، چه کربنکینگ داخلی و چه کربنکینگ قبلی، نمی‌توانیم مرزی بین فرایندها قائل شویم و انجام تغییرات و نگهداری این سیستم‌ها، سخت و پیچیده است. در معماری کسب‌وکار، معماری قبلی سیستم‌های کربنکینگ، سه لایه اصلی داشت که در کربنکینگ‌های مدرن‌تر به چهار یا پنج لایه می‌رسد. در لایه بیزینس، ماژول‌ها و پروداکت‌ها را داشتیم. عملا سیستم‌های کربنکینگ، پروداکت‌محور هستند مانند محصول حساب جاری، محصول حساب پس‌انداز، محصول تسهیلات با زیرمجموعه‌های آن و موارد دیگر. این، معماری کرهای موجود است که البته در لایه بیزینس، بسیاری از کربنکینگ‌‌ها از سرویس استفاده می‌کنند اما پروداکت‌محور هستند. در زمینه کسب‌وکار بانکداری کرلس، اصل بیلدینگ بلاک ها مطرح است؛ یعنی بر اساس آن سرویس دامین و APIهای موجود، هر محصول یک سرویس دامین محسوب می‌شود. طبق مستند موجود و تئوری قضیه، پرفورمنس باید بهتر شود. مثلا حساب جاری را به عنوان یک سرویس دامین تعریف می‌کنیم که یک‌سری میکروسرویس دارد و عملیات حساب جاری را انجام می‌دهد مانند سرویس افتتاح حساب یا انتقال حساب. اگر افتتاح حساب به عنوان یک سرویس مستقل مطرح شود، در همه‌جا می‌تواند به عنوان افتتاح حساب استفاده شود و این فرایند نیاز نیست در بخش‌های مختلف کربنکینگ تکرار شود. مثال دیگر، انتقال وجه به حساب، واریز و برداشت از حساب است. این کار، فرایندی است که برای تمام حساب‌ها اتفاق می‌افتد و می‌تواند در قالب یک سرویس مستقل باشد و فراخوانی شود. بحث آقای دکتر شریفی درخصوص GL و تراکنش‌های GL است و به‌روزرسانی حساب، می‌تواند یک سرویس باشد که هم مانده حساب را تغییر می‌دهد، هم سند دفتر کل را ایجاد می‌کند، به لایه بیزینس می‌فرستد و از آنجا به لایه دیتا اکسس می‌رود و آنجا دیتابیس را برای ما به‌روزرسانی و دفتر کل را آپدیت می‌کند. اینکه دفتر کل‌ها، اکانت‌ها و ساختار حساب‌های دفتر کل چگونه تعریف می‌شود، هنوز برای بنده مشخص نیست و جزء بک‌آفیس است و باید وارد پیاده‌سازی و اطلاعات بیشتر از این معماری شویم تا ببینیم چگونه عمل می‌کند. مثال دیگر بستن حساب اعم از جاری یا کوتاه‌مدت است که می‌تواند یک سرویس مستقل محسوب شود که همه آنها یک حساب است. این مزیت‌ها، سیستم را توسعه می‌دهد و پرفورمنس بهتری را در پی دارد. بحث دیگر این است که اگر ما به سمت بانکداری کرلس برویم، آیا باید سیستم متمرکز را تعطیل کنیم؟ قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد و بیگ‌بنگ کاملا رد می‌شود اما می‌توانیم از سرویس‌هایی در کنار آن استفاده کنیم و برای کربنکینگ‌هایی که واقعا سرویس‌محور عمل می‌کنند و در لایه بیزینس و لایه Integration سرویس استفاده می‌کنند، سرویس‌هایی که در کربنکینگ وجود ندارد، اضافه کنیم؛ یعنی ضمن اینکه به مدیران بانک می‌گوییم تکنولوژی در خدمت آنهاست، خیال‌شان را راحت کنیم که در عملیات روزانه بانک، هیچ خللی ایجاد نمی‌شود و علاوه بر آن، با این تکنولوژی، سرویس‌های بیشتری نیز به بانک اضافه می‌شود. این موضوع، می‌تواند مدیران بانک را به سرمایه‌گذاری و پشتیبانی اجرایی در این حوزه ترغیب کند تا این کار، توسعه داده شود. مثال دیگر، سرویس ضدپولشویی، سرویس فراد یا کشف تقلب و موارد دیگر است که می‌تواند در کنار آن قرار گیرد و ممکن است در کربنکینگ‌ها وجود نداشته باشد. ما می‌توانیم این سرویس‌ها را در این معماری اضافه کنیم، با سرویس کربنکینگ‌مان یکپارچه نماییم، این تست‌ها را انجام دهیم و با این روش، پیش برویم تا ببینیم چطور می‌توان تحول را انجام داد. البته این کار، پروژه بزرگی است و باید در جای خودش، به طور جزئی، بررسی شود.

  • آقای لیلازی در گروه گفته‌اند: کر بانک قطعا به مدل معماری کنونی نمی‌ماند و باید تغییر کند اما ریشه‌اش که همانا داده و اطلاعات طبقه‌بندی معماری‌شده ویژه و راهبردی برای بانک است، به‌گونه‌ای دیگر، معماری، نگهداری، پالایش و پایش می‌شود. هرچه بانک بتواند برون‌سپاری کند، اعم از سرویس‌ها، سازمان‌ها و کارکنان، این رفتار، اطلاعات و داده‌های ویژه خود را باید در هسته، محافظت کند‌. به نظر می‌رسد مفاهیم هنوز، روشن، ممیزی و تفکیک‌شده، بیان نمی‌شود. مباحث حاکمیت و مالکیت داده و نظایر آن با مفاهیمی مانند تمرکز و… دچار اختلاط می‌شود. جناب دکتر شریفی! البته دوستان در گروه اشاره کرده‌اند نگاه آقای دکتر شریفی به کر ‌ نه هسته ‌ می‌تواند در حوزه بانکداری ایران، پایه‌گذار یک مکتب فکری جدید شود. این نکته باعث شده، بنده سوالات را با ملاحظه بیشتری از شما بپرسم! چون به شکل دیگری به مفاهیم نگاه می‌کنید و ما با این زاویه دید به این نکات، توجه نکرده بودیم. در این زمینه، لطفا تفاوت پیاده‌سازی بانکداری بدون هسته بین یک بانک را که سیستم متمرکز دارد با بانکی که هنوز سیستم‌های متمرکز خود را مستقر نکرده، تشریح نمایید. در ادامه، بفرمایید آیا با پیاده‌سازی بانکداری بدون هسته، مدل‌های زیرساخت داده و دیتا نیازمند تغییر هستند یا همان مدل فعلی داده و دیتا می‌تواند ادامه پیدا کند؟

شریفی: سوال سخت می‌پرسید، بنده نمی‌توانم پاسخ دهم! اگر اجازه بدهید درباره اظهارات آقای مهندس رحمانی نکته‌ای عرض کنم و بیشتر اظهارنظر نکنم! ما این همه سابقه بانکداری و  آی‌تی در بانکداری داریم، چرا این دانش‌ها یک‌جا جمع نشده، متبلور نیست و به قول آقای رحمانی، اپن نیست؟ بایان هم یک مصداق قابل پیگیری است. در سال ۲۰۱۵ این موضوع مطرح شد که ما در ایران یک ngo مشابه بایان، با حضور یک‌سری وندورهایی که آی‌تی کار می‌کنند و در حوزه solution‌های بانکی فعالیت دارند و خود بانک‌ها، داشته باشیم. در این زمینه، اقداماتی انجام شد اما متاسفانه وزارت کشور استقبال نکرد و دنبال نشد. باید به دنبال راهکارهایی بگردیم. آقای افتاده! هرجه ما می‌گوییم این هسته نیست، باز هم شما می‌گوییم هسته! این، کر است. کر با kernel فرق دارد! تا ادبیات‌مان را یکی نکنیم و تا در زمینه دانش، هم‌افزایی نداشته باشیم و متفرق باشیم، ما را به جایی نمی‌رساند. از ما گذشته، اما امیدوارم جوانان، تلاش کنند هم‌افزایی ایجاد کنند و ngo تشکیل دهند. این دانش در ایران و آن سوی مرزها وجود دارد و برخی درگیر بایان هستند. البته بایان نیز وحی منزل نیست. ما که در آنجا هستیم، می‌بینیم چه خبر است! اما به هرحال کار می‌کند و توانسته خود را ترویج و تبلیغ کند با این حال، تحت‌تاثیر شرکت‌های بزرگی مانند آی‌بی‌ام هدایت می‌شود. ما می‌توانیم آن را داشته باشیم اما باید دنبال راهکارهای آن بگردیم تا افرادی که بیزینس بانکداری را انجام می‌دهند یا کسانی که برای سیستم بانکی، آ‌ی‌تی پروایدر هستند، بتوانند تصمیم بگیرند بانکداری کرلس چیست. ماجرای بانک مسکن با بانک کشاورزی و… تفاوت دارد. ما بانکداری شرکتی داریم که تعداد مشتریان آن کمتر است و در حوزه خرد فعالیت ندارد که با میلیون‌ها مشتری تعامل داشته باشد. در اینجا، بحث TPS و موضوع پرفورمنس و کارآیی زمانی مطرح نیست، بلکه مباحث دیگری قابل طرح است. بعضا گفته می‌شود IFW شکست خورد در حالی که IFW یک چارچوب بود و آی‌بی‌ام یک معماری ارایه کرد که اگر شکست خورده باشد، نوعا یک فرد مانند شریفی شکست خورده نه کل مجموعه. خدمت آقای مهندس لیلازی نیز عرض کنم روح حاکم بر IFW در بایان جریان دارد اما همه‌چیزِ IFW در بایان نیست. آی‌بی‌ام یکی از مجموعه هایی است که کسب و کار مخصوص و استانداردهای خود را دارد لذا تلاش می‌کند مفاهیم معماری‌وار را داشته باشد و باید هم همین‌طور باشد. ما ممکن است آنچه عمومی است، ببینیم و نتوانیم کانتربیوت کنیم. در مجموع، بایان پوسته سبک‌تری از IFW است. اینکه چگونه آن را practice کنیم، فوت کوزه‌گری است…. با اینکه IFW فوت کوزه‌گری را در داخل خود دارد و راهنمایی می‌کند اما بایان حداقل برای ما مبهم است و یک چارچوب نیست، بلکه API است. بایان یک استاندارد مانند TCP/IP است اما IFW مباحث پیاده‌سازی‌شده بسیاری دارد وداخل آی‌بی‌ام مطرح است.

  • اگر نکاتی برای جمع‌بندی مباحث مدنظر دارید، بفرمایید.

رحیمی‌پور: زمانی که در زمینه بایان کار می‌کردم، دو تجربه عجیب با بزرگانی داشتم که حاضر به تغییر نگرش نبودند. در یک جلسه، بعد از کلی صحبت، یکی از عزیزان گفت بایان را روی سیستم بنده نصب کنید تا ببینم چیست؟! متوجه شدم نتوانسته‌ام بحث را منتقل کنم. در جای دیگری، درباره ارتباط بین سرویس‌ها صحبت می‌کردم، یکی از حاضران گفت چگونه می‌خواهید سیستم دات‌نت را با سرویس جاوایی متصل کنید در حالی که تکنیک‌های آن با همدیگر متفاوت است. این‌ها ‌مواردی است که از آن عبور خواهیم کرد. تاکید بر این است که نیاز تعریف‌شده از سوی کسب‌وکار است و بانک باید به آن کسب‌وکار برسد تا سرویس فراخوانی شود و چیدمان سرویس و فرایندهایی که سرویس‌ها در کنار هم قرار گیرد، اتفاق بیفتد. شاید لازم باشد یک بانک کل سرویس‌ها را برای خودش بنویسد و شاید لازم نباشد. شاید یک شرکت بیرونی این سرویس‌‌ها را بنویسد که اصلا یک شرکت بانکی نباشد. مهم این است که وقتی کسب‌‌وکار بانک، در شبکه ارزش بانک، نیاز به استفاده از سرویس پیدا کرد، به نحوی این امکان فراهم باشد تا رضایت مشتری اتفاق بیفتد.

رحمانی: بحث پایانی بنده این است که باید به سمت استانداردها برویم و از این واقعیت نترسیم، زیرا این استانداردسازی‌ها، لازمه سیستم بانکی ماست و کار نمی‌تواند با این روش و شیوه‌ فعلی، ادامه پیدا کند و حتما با مشکلاتی مواجه می‌شویم. هرچند ممکن است این موضوع از طرف برخی شرکت‌ها، جنبه بیزینسی داشته باشد، اما بپذیریم این استانداردسازی‌ها، به ارایه خدمات و سرویس‌های بیشتر کمک می‌کند و بهتر است از این دانش‌ها و استانداردها استقبال کنیم.

  • در پایان میزگرد، خانم محمدپور در گروه نیز نکاتی درباره مباحث مطرح‌شده مدنظر دارند. بفرمایید.

محمدپور: چند نکته در تکمیل فرمایش دوستان عرض می‌کنم. بسیاری از افراد و شرکت‌ها با این هدف سراغ بایان می‌روند که کر را توسعه دهند. فکر می‌کنم این نگاه و حتی مقایسه بایان و IFW درست نیست زیرا IFW یک چارچوب است و بایان نیز چارچوب دیگری است که به سمت استانداردشدن حرکت می‌کند و هدفش این است که بانک را به صورت تکه‌های پازل کنار هم بچیند. یعنی برای انجام عملیات‌مان به یک وندور وابسته نباشیم و با شرایط مدنظر خودمان، بسیاری از بخش‌های بانک را از وندورهای مختلف تهیه کنیم. البته اینکه نمی‌توان برخی موارد، مثلا موضوعاتی در حوزه مالکیت داده را به خارج از بانک سپرد، منطقی است. درباره این موضوع که بایان نمی‌گوید چگونه کار کنیم، شاید این امر، منطقی باشد چون بایان، یک چارچوب است و وقتی قرار است از آن استفاده کنیم، خودمان باید متدولوژی را تعریف کنیم. ما دو رویکرد را با بایان داریم. یکی اینکه بخواهیم سازمان خودمان را با بایان معماری و طراحی کنیم یا اینکه برای یک رویکرد خاص از آن استفاده کنیم. این‌ها ‌دو رویکرد متفاوت است. اگر قرار است به عنوان یک راهکار برای کل بانک یا سازمان از آن استفاده کنیم، باید غیر از خود بایان که به عنوان چارچوب، یک محتوا را در اختیار ما قرار می‌دهد، متدولوژی وجود داشته باشد که روش کار را به ما ارایه دهد و اگر قرار است با رویکرد معمارانه پیش برویم، می‌توانیم از بسیاری متدولوژی‌های مختلف استفاده کنیم یا خودمان متدولوژی‌ای را متناسب با نیاز و بهره‌برداری از بایان لحاظ نماییم. وقتی بحث متدولوژی و چارچوب مطرح می‌شود، معلوم نیست چرا همه در بانک به سراغ کر می‌روند. کر بانک، مساله و دغدغه بزرگی است اما چیزهای دیگری هم در کنار آن داریم؛ یعنی انتقال کر، یک فرایند بیگ‌بنگ نیست و باید به مرور اتفاق بیفتد. بایان یک فرهنگ و نگرش را در بانک ایجاد می‌کند. متاسفانه ما در صنعت بانکداری، بانکدار با نگاه و رویکرد نوین تربیت نکردیم. تحلیل‌گران و طراحان کسب‌وکار ما در صنعت بانکداری، با بسیاری از مفاهیم بیگانه هستند و شکاف بزرگی بین بیزینس و تکنولوژی داریم. ممکن است تکنولوژیست‌های ما کارشان را خوب بلد باشند اما بیزینس را درست نمی‌شناسند. اگر یک آگهی برای استخدامdeveloper  بدهید، ممکن است ۱۰ متقاضی، جلوی شرکت صف بکشند که ۷ تا ۸ نفر آنها نیز باکیفیت باشند اما یک تحلیلگر و طراح را نمی‌توان به راحتی جذب کرد چون وی باید به مرور زمان در سازمان شما و با ویژگی‌های سازمان شما ساخته شود، شکل بگیرد و این بیزینس را بفهمد تا از درون آن، بیزینس جدید را شکل دهد و به تیم‌های مختلف برای توسعه، مشاوره و… کمک کند. این شکاف در صنعت بانکداری ما به وفور وجود دارد و استفاده از best practiceها و چارچوب‌ها به پر کردن این شکاف کمک‌ می‌کند تا این نگاه‌ها با رویکرد سرویس‌گرا به همدیگر نزدیک شود. بایان، چارچوبی است که به خوبی به سرویس‌گرایی پرداخته، مفهوم سازمان سرویس‌گرا را مدنظر قرار داده و فقط بر روی سرویس‌ها در لایه تکنیکال متمرکز نیست، هرچند نقطه ایده‌آل بایان، پیاده‌سازی مفاهیم سرویس‌گرایی و ارتباط آن با میکروسرویس و معماری‌های نوین است اما هدف بایان، ارایه مفهوم سرویس‌گرایی، سازمان‌ سرویس‌گرا و بیزینس سرویس‌گراست و شعار آن از ابتدای تاسیس در وب‌سایتش این بوده است: «ما اعتقاد داریم بهترین بانک را با ساختار سرویس‌گرایی ایجاد کنیم.» مفاهیم کرلس، کر و اینکه کجا کر باشد و کجا کرلس، قطعا بسیار مهم است و همان‌طور که آقای دکتر شریفی اشاره کردند کاملا از یک بیزینس به بیزینس دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر، تصمیم‌گیری‌ها، می‌تواند متفاوت باشد و تفاوت نگرش یک معمار را با یک فردی که  قرار است همین‌طوری کاری را انجام دهد، مشخص می‌کند. ما هیچ‌وقت در best practiceها نمی‌گوییم این‌ها ‌کتاب مقدس است و هرچه هست، همان را پیاده‌سازی کنیم تا اگر به نقطه‌‌ای رسیدیم که نتوانستیم پیاده‌سازی کنیم، آن را کنار بگذاریم. وظیفه معمار این است که آن را شخصی‌سازی‌کند و به تناسب نیاز بانک، آنچه به‌‌درد می‌خورد، بردارد و آنچه به‌درد نمی‌خورد، به شیوه دیگری استفاده کند‌.

حس شما نسبت به این خبر چیست؟
دوستش دارم
0%
علاقه‌مندم
0%
نظری ندارم
0%
شگفت زدم
0%
ازش متنفرم
0%
غمگینم
0%
خوشحالم
0%
درباره نویسنده
علی اصغر افتاده

ارسال یک نظر