در حال خواندن
در میزگرد آنلاین با حضور مدیران و کارشناسان فناوری عنوان شد: جیتکس، از نمایشگاه فناوری تا بازار جذب نخبگان ایران و جهان
0

در میزگرد آنلاین با حضور مدیران و کارشناسان فناوری عنوان شد: جیتکس، از نمایشگاه فناوری تا بازار جذب نخبگان ایران و جهان

نویسنده:  علی اصغر افتاده1400-08-23

نمایشگاه جیتکس را برخی کامل‌ترین رویداد فناوری در جهان می‌دانند زیرا مبتکران بین‌المللی را در زمینه هوش مصنوعی، فناوری ۵G، ابر، بیگ‌دیتا، امنیت سایبری، بلاک‌چین، محاسبات کوانتومی و فین‌تک (Fintech) گردهم می‌آورد. امسال بیش از ۴هزار شرکت‌کننده از بیش از ۱۴۰ کشور جهان در جیتکس ۲۰۲۱ حضور داشتند که بر موضوعاتی همچون کاربرد هوش مصنوعی برای شهرهای دیجیتال، آموزش دیجیتال، سلامت، انرژی، اقتصاد داده، امنیت سایبری، استارت‌آپ‌ها، فین‌تک و بلاک‌چین تمرکز دارند.

در این رویداد بزرگ خاورمیانه، نام‌های بزرگی همچون مایکروسافت، اینتل، کمپانی Dell، HP، اوراکل، توشیبا، اریکسون، سیسکو، آمازون و Thales دیده می‌شوند که هریک برترین محصولات خود را در زمینه فناوری‌های نوین به نمایش گذاشتند. حضور همین نام‌ها سبب شد با وجود شیوع کرونا، ۱۴۵هزار بازدیدکننده راهی این نمایشگاه شوند. نمایشگاه امسال شامل شش بخش جیتکس جهانی، همه‌چیز با هوش مصنوعی، ستاره‌های آینده جیتکس، اجلاس بلاک‌چین آینده، اجلاس چشم‌اندازهای جهانی جیتکس و فین‌تک و بازاریابی بود که در آن، کنفرانس‌ها و ورک‌شاپ‌های متعددی برگزار شد.

از این‌رو، در هفتاد و پنجمین میزگرد آنلاین از سلسله نشست‌های تخصصی اقتصاد دیجیتال که با موضوع «جیتکس ۲۰۲۱ و بررسی فاصله فناورانه ایران با کشورهای همسایه» با حضور محمدعلی گوگانی مدیرعامل شرکت آدونیس، محمدرضا نظری معاون توسعه کسب‌وکار هلدینگ فناوری نگاه و محمد طهرانی، مدیر توسعه کسب‌وکار شرکت ققنوس برگزار شد، با توجه به بازدید حضوری میهمانان میزگرد از این نمایشگاه، آخرین فناوری‌های ‌ارایه‌شده در نمایشگاه جیتکس و نیز دلایل افزایش فاصله فناورانه ایران با کشورهای همسایه، موردبحث و تبادل‌نظر قرار گرفت. ماحصل این گفت‌وگو، پیش‌روی شماست.

فایل صوتی این گفت‌وگو را از اینجا بشنوید.

نشریه دیجیتال این گفت‌وگو را از اینجا دانلود کنید.

اسپانسر : شرکت به‌­پرداخت ملت

  • در نمایشگاه جیتکس، تمرکز بر کاربرد هوش مصنوعی برای شهرهای دیجیتال، آموزش دیجیتال، سلامت، انرژی، اقتصاد داده، امنیت سایبری، استارت‌آپ‌ها، فین‌تک‌ها و بلاک‌چین بود. با توجه به بازدید شما از این نمایشگاه، بفرمایید چه اتفاقاتی رخ داد؟ از کدام غرفه‌ها دیدن کرده و کدام موضوعات را دنبال کردید؟

گوگانی: همه مفاهیمی که اشاره کردید، در نمایشگاه وجود داشت اما جیتکس با یک تفاوت ماهوی و با رویکرد خاصی که از ترند دنیا پیروی می‌کند، تغییر ماهیت داد. اگر سال‌های قبل از جیتکس بازدید کرده باشید، مشاهده کرده‌اید که حداقل نصف غرفه‌ها به سخت‌افزار تعلق داشت. این موضوع، امسال به شدت کمرنگ بود. در مقابل، مثلا شرکت Dell، بحث کلود را برجسته کرده بود در حالی که ما در ایران، این شرکت را به عنوان تامین‌کننده سخت‌افزار می‌شناسیم. رویکرد متفاوت شرکت‌ها در ارتباط با مفاهیم جدید که ما نیز در ایران با آن بیگانه نیستیم، در کشورهای دیگر در حال اجراست. نکته مهم در غرفه امسال این بود که شرکت‌های بزرگ عمدتا خودشان حضور نداشتند بلکه از طریق پارتنرهای خود شرکت کرده بودند. در سال‌های قبل، تقریبا نیمی از غرفه اوراکل مربوط به محصولات خود این شرکت و عرضه آنها بود و نصف دیگر پارتنرهای این شرکت بودند؛ مایکروسافت هم همین‌طور. به نظرم، این شرکت‌ها برای نمایشگاه امسال، مایه نگذاشته بودند و نمایشگاه افت ماهوی داشت با این حال، اگر نگاه اجمالی به موضوع داشته باشیم، بحث هوش مصنوعی برجسته بود. در کنار هوش مصنوعی، بحث روباتیک مطرح بود؛ یعنی غرفه‌هایی وجود داشتند که به صورت جدید در قالب صنایع روبات وارد شدند. اپلیکیشن‌ها، راهکارها و کاربرد روبات در تمامی ابعاد از جمله در صنایع بانکی و سایر صنایع وجود داشت. نمی‌دانم فیلم آقای شیخ کویت را دیدید یا خیر. ایشان با محافظ روبات آمده بود! بنابراین موضوع روبات در کنار هوش مصنوعی، مهم بود که در سال‌های آتی، حرف زیادی برای گفتن خواهد داشت. همچنین فناوری نسل پنجم (۵G) به شدت جای خود را باز می‌کند زیرا فعالان این حوزه از حمایت دولت امارات برخوردارند. ضمنا یک سالن در اختیار ارتباطات و موبایل بود که به نظر می‌رسد برنامه‌های جدی برای سال‌های آینده دارند. در مجموع افت کیفی، نسبت به سنوات قبل دیدم و برندهای مشهور IT، تا اندازه‌ای نمایشگاه را جدی نگرفته بودند و از طریق پارتنرهای خود شرکت کرده بودند. آنچه نظر بنده را جلب کرد، بحث کلود، هوش مصنوعی و روبات بود و ما نیز باید توجه جدی به این موضوعات داشته باشیم.

  • البته وسعت نمایشگاه زیاد است و برخی دوستان نیز ممکن است از ابتدای نمایشگاه در آن حضور نداشتند و تنها یکی دو روز از آن بازدید کردند. از این‌رو دوستان شنونده در گروه، چنانچه حضورا از جیتکس بازدید کردند و تجربیاتی در این حوزه دارند، در خدمت‌شان هستیم. جناب دکتر نظری! جنابعالی هم تجربیات خودتان را از نمایشگاه جیتکس بفرمایید.

نظری: یک فعال صنعت IT، برای به‌روز نگه‌داشتن خود و کشف ترندها، جایگاه خود و شرکت، باید در این مجامع جهانی شرکت کند. بنده نیز سال‌های سال چه در دوره پیش از کرونا و چه در همین دوره، نمایشگاه‌های مختلف، به‌خصوص سبیت و جیتکس را هر سال دنبال می‌کردم و برخی نمایشگاه‌هایی که در چین و کشورهای آسیای جنوب شرقی هم برگزار می‌شد، حضور پیدا می‌کردم. جیتکس امسال را می‌توان به دوگونه ارزیابی کرد؛ اگر نسبت به جیتکس‌های پیشین، بررسی کنیم، نمره آن مقداری پایین خواهد آمد. اگر پیوست شرایط کرونایی و موضوعات مترتب بر این پاندمی جهانی را به آن اضافه کنیم، کمی بیش از نمره قبولی می‌گیرد چون در این شرایط، فضا، زمان و مکان، به‌خصوص همزمانی آن با نمایشگاه اکسپو، مخاطب خوبی را جذب کرد. یک نمایشگاه، زمانی قابل بررسی است که فعالیت‌های آن را به سه بخش پیش‌نمایشگاهی، حین‌نمایشگاهی و پس‌نمایشگاهی تقسیم کنیم. پیش‌نمایشگاهی، سیستم‌ها و سامانه‌های اطلاع‌رسانی و دعوت‌نامه‌ها، چگونگی دعوت از شرکت‌ها، چیدمان آنها، طراحی بیزمچ‌ها، تک‌مارت‌ها، سخنرانی‌ها، کنفرانس‌ها، جانمایی فرصت‌های گفت و شنید بین شرکت‌ها و مراجعه‌کنندگان، شیوه‌های اطلاع‌رسانی، پذیرش و دیتاماینینگ‌هایی است که در آنجا اتفاق می‌افتد. این‌ها یک طرف قضیه است که با دوره‌های قبل چندان تفاوتی نداشت. یعنی همان گستره فعالیت‌ها وجود داشت. وقتی به اجرا می‌رسیم، ایام جیتکس فرارسیده، غرفه‌ها چیده شده، تقسیم‌بندی‌ها و تم‌ها درآمده و سالن‌ها اختصاص پیدا کرده است. آن زمان، ترکیبی از خوب و بد و متوسط شکل می‌گیرد. مثلا تم کلود و هوش مصنوعی، بسیار قوی بود. شرکت‌های امنیتی خوب با ‌solutionهای مناسب مشاهده کردم اما مباحثی که خودم دنبال می‌کردم مانند نئوبانک، خیلی ضعیف بود. امسال با تم نئوبانک، چندین شرکت را پیگیری کردم و آنچه به عنوان total solution در توسعه نئوبانک به دنبال آن بودم، به خوبی پیدا نکردم. تنها یکی دو شرکت با تجارب مختصر حضور داشتند. این امر، نشان داد نئوبانک در دنیا هم هنوز جای کار دارد و در کشور ما نیز فعالیت‌های مربوط به آن شروع شده است. تم حضور همه ما، حضور به عنوان فعال بانکداری بود. نمایشگاه در بخش سخت‌افزار ضعیف بود یا تمایل نداشتند یا جزو برنامه‌های‌شان نبود یا ترجیح داده بودند پارتنرهای محلی را بیاورند. به بخش بیزمچینگ مربوط به حوزه لوازم جانبی نیز بازارمابانه نگاه کرده بودند. بنده این‌طور حس کردم که ظاهرا مجریان برگزاری جیتکس، به خاطر مسایل کرونا، به درخواست‌کننده‌ها نه نگفتند، محدودیتی در پذیرش نداشتند و سعی کردند نمایشگاه را بزرگ نشان دهند. البته بد نیست که بگوییم در شرایط کرونایی، زنده هستیم و گردهم می‌آییم اما با ارتقای کمیت، کیفیت دچار اختلال می‌شود. به همین خاطر در یکی دو سالن، شرکت‌های بسیار ضعیف مانند تامین‌کنندگان تجهیزات جانبی دست دوم و دست سوم مشاهده کردم و فکر می‌کنم اگر برگزارکنندگان جیتکس مراقب نباشند، برند آن آسیب می‌بیند. البته این‌طور هم نبود که بگوییم افت کیفیت زیادی پیدا کرده و شرکت‌های بزرگ حضور نداشتند یا آن را جدی نگرفتند. آنچه برای بنده جالب بود، این است که نمی‌توان به کشورهای حوزه خلیج‌فارس به چشم تماشاچی نگاه کرد. سال‌های قبل، غرفه‌های آنها به حالت روکش‌دار یا فیک بود و چند کارمند عرب، با غرفه آراسته وجود داشتند و چیز خارق‌العاده‌ای برای عرضه نداشتند و در پشت برندهای جهانی یا حامیان فناورانه، خودنمایی می‌کردند اما امسال چند شرکت حضور داشتند که فقط پوسته نبودند بلکه به دلیل سرمایه‌گذاری که کشورهای آنها انجام دادند، ایجاد زیست‌بوم، تاسیس پارک‌های علم و فناوری و حمایت از فین‌تک، حرفی برای گفتن داشتند و نمی‌توان به آنها اتهام زد که صرفا نفت می‌فروشند و IT و سخت‌افزار دارند. زیر این لایه‌ها، دانش، تجربه و تمرین نهفته است. این‌ها طرح‌های بسیاری برای جذب نخبگان کشورهای همسایه دارند و از منظر تقویت نیروی انسانی که رکن اصلی توسعه صنعت فناوری اطلاعات است، به خوبی کار می‌کنند. طی چند مذاکره درباره بیزمچینگ، توسعه همکاری به این سمت پیش رفت که آیا می‌توانید در کشور ما کار کنید؟ چقدر پرسنل دارید؟ گلدن‌ویزا می‌دهیم و مواردی نظایر آن. این‌ها نشان می‌دهد این کشورها به دنبال تامین نیروی انسانی از بازار فاوا هستند. اگر نام آن را تم نهفته بگذاریم، باید عرض کنم بازار جذب نیروی انسانی نخبه بسیار داغ بود. البته این موضوع را نه به‌طور رسمی اعلام می‌کنند و نه برای آن غرفه داشتند اما کل جیتکس، یک غرفه نانوشته جذب نخبگان بود. این‌گونه به نظر می‌رسید که دستاورد چندان مهم نیست بلکه چه کسی هستید و چه کسانی را دارید، مهم است. فرار مغزها دیگر قدیمی و به یک الگوی بین‌المللی، به صورت شفاف تبدیل شده و اگر کشورها درباره آن فکری نکنند، مصیبت آنها بیشتر می‌شود. برای توسعه صنعت فاوا، نیروی انسانی فرهیخته مهم است و ضریب دسترسی مابقی چیزها، چندان پیچیده نیست. الان برای کشورهایی شبیه ما، ضریب دسترسی به سخت‌افزار، نرم‌افزار، هوش مصنوعی، کلود وغیره چندان فاصله‌ وجود ندارد. حرف اول را نیروی انسانی می‌زند. ما با نیروی انسانی چه می‌کنیم؟ کجا آن را تربیت می‌کنیم؟ چگونه آن را نگهداری می‌کنیم؟ چه اکوسیستمی درست کردیم که نیروی انسانی بتواند در آن رشد کند؟ تبلور اقدامات نیروی انسانی در نقش مدیر، کارمند، توسعه‌دهنده وغیره است که یک استارت‌آپ، شرکت فین‌تکی خوب درست می‌کند و در زیست‌بوم رشد می‌کند و سپس دستاورد، قابل عرضه می‌شود و نمایشگاهی مانند جیتکس پدید می‌آید. سخت‌افزارها، انسان را توسعه نمی‌دهند بلکه انسان‌ها هستند که سخت‌افزارها را توسعه می‌دهند. نرم‌افزارها و هوش مصنوعی نیستند که ما را تربیت می‌کنند، بلکه انسان است که کدینگ ماشین لرنینگ وغیره را می‌نویسد. در جمع‌بندی کلی، جیتکس هم شرکت‌های خوب، برتر و عالی داشت و هم شرکت‌های متوسط و ضعیف، هم سخت‌افزار خوب داشت و هم تم روباتیک در آن بالا بود. البته جیتکس با اکسپو، همزمان شده بود و بسیاری از روبات‌ها، به صورت تخصصی، خدماتی را در اکسپو ارایه می‌کردند. در مجموع از حضور چندروزه در جیتکس راضی هستم.

  • آنجایی که در غرفه‌ها فناوری خاصی را مشاهده کردید، چیز خاصی نظرتان را جلب کرد که به‌دردخور باشد؟

نظری: وقتی استریم‌های فناورانه با مباحث جهانی مخلوط می‌شوند، زایشگاه یک‌سری محصول‌ فناوری می‌شوند. مواردی مانند ‌ATMهای فول، بدون لمس (No touch) یا سامانه‌های پرداختی که نیاز به لمس ندارند یا مباحثی که بین حوزه‌های محاسبه کلود و پرداخت به صورت نوین اجرا شده، جذاب بود. این امر، نشان می‌دهد که دیتاماینرها، یعنی کسانی که خدمات تخصصی مربوط به دیتا عرضه می‌کنند، ویترین و فهرست خدمات‌شان را ارتقا داده‌اند و شاید پاندمی کرونا، کمک کرده تعداد زیادی از جریان‌های فنی و فناورانه در دنیا با شرایط موجود ارتقا پیدا کنند؛ یعنی از شیوه‌های ارتباطی نوین تا بازاریابی از راه دور تا ارایه خدمات‌شان متحول‌شده بود. فکر می‌کنم پاندمی کرونا به عنوان موتور محرک توانسته بود بسیاری از ‌solutionها و شرکت‌ها را جلو بیندازد و موجب شود تعدادی استارت‌آپ یا شرکت جدید ظهور کنند که شاید در روند عادی باید چندین سال برای رسیدن به مراحل scale up یا رشد و بلوغ‌شان، زمان، سپری می‌کردند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ که با پارتنرهای خود حضور پیدا کرده بودند، شاید به خاطر بزرگی و لَختی‌شان نتوانسته بودند پاسخ نوآورانه و محصول نوینی را به زودی مهیا کنند. آنها می‌دانند هنگام حضور در نمایشگاه، آنچه به معرض نمایش گذاشته می‌شود، معرف توسعه‌یافتگی و فرایند نوآوری است. اگر یک شرکت فقط در یک مقیاس بزرگ شرکت کند اما حرف قدیمی بزند، بیشتر به برند آن شرکت صدمه می‌زند. جای خالی این شرکت‌های بزرگ را استارت‌آپ‌های دوسه ساله‌ای پر کرده بودند که شاید در حالت عادی باعث تعجب بود مانند شرکت‌های هندی خوب، شرکت‌های چندملیتی خوب، مشارکت‌های پاکستانی‌ لبنانی، هندی‌ لبنانی، لهستانی روسی و نیز لهستانی‌ لبنانی – هندی که حضورشان بسیار قابل مشاهده بود و مرزهای شرکت‌ها و‌solutionها درنوردیده شده بود. یکی از پرسش‌ها این است که آیا یک کشور می‌تواند پشت دیوارهای محدودکننده بدون تعامل با شرکت‌ها و زیست‌بوم‌های ICT بین‌المللی، شرکت‌های مقیاس‌بزرگ و موفق داشته باشد؟ آیا می‌توانیم در یک دایره بسته، منتظر باشیم شرکت‌هایی را scale up کنیم که در نمایشگاه‌های بین‌المللی یا در فضاهای کسب‌وکار جهانی به خوبی بدرخشند. منظورم تک‌ستاره‌ها نیست، همه‌جا از جمله ایران نیز تک‌ستاره‌ها وجود دارند. تک‌ستاره‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند معرف توسعه‌یافتگی‌ باشند مانند تیم المپیاد دانش‌آموزی که یک دوره خاصی، آموزش ببینند و مدال طلا بیاورند. این‌ها نماد آموزش و پرورش نیستند یا اینکه وقتی در ورزش، چند نفر، مدال المپیک می‌گیرند، نماد توسعه ورزش ما نیستند. حساب کردن روی تک‌ستاره‌ها و معرفی آنها به عنوان یک دستاورد برای ما، گونه‌ای فریب در حوزه توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود. این چند شرکت نمی‌توانند توسعه‌یافتگی یک صنعت را رقم بزنند هرچند وجودشان باعث افتخار است و ستاره هستند اما این امر، توسعه‌یافتگی تلقی نمی‌شود.

  • جناب تهرانی! شما در جیتکس، علاوه بر حضور از طرف شرکت ققنوس، غرفه‌دار هم بوده‌اید. لطفا تجربیات و بازخوردتان را در هر دو بخش، هم به عنوان بازدیدکننده و هم غرفه‌‌دار، نسبت به موضوعاتی که در نمایشگاه ارایه کردید، بفرمایید.

تهرانی: شاید به واسطه اینکه در سالن Future stars غرفه داشتیم، تمرکز اصلی ما روی همین سالن بود و چند روز فقط در همین سالن با تیم‌ها صحبت می‌کردم و پاسخگوی مراجعات بودم و فقط روز آخر، فرصت کردم از فضای عمومی نمایشگاه بازدید کنم. در این بخش نمایشگاه، حدود ۷۵۰ تیم استارت‌آپی از کشورهای مختلف شرکت کرده بودند. بنده هم فرمایشات آقای دکتر نظری را مبنی بر اینکه همه در جیتکس به دنبال جذب نیروی انسانی بودند، در فضای این سالن مشاهده کردم. شرکت‌های سرمایه‌گذاری، VCها و پارتنرهایی که برای کار کردن با استارت‌آپ‌ها مراجعه می‌کردند، کاملا مشهود بود. چک‌سایز هرکدام از ‌VCها از کل سرمایه ‌‌VCهای ما بزرگ‌تر بود و قابل قیاس نبود. آنچه ممکن است در راند A و B به استارت‌آپ‌های ما داده شود، آنها در seat در اختیار استارت‌آپ‌ها قرار می‌دادند. درباره اینکه جناب نظری گفتند در نمایشگاه، جذب نیروی انسانی می‌کردند اما به‌طور رسمی غرفه نداشتند، باید عرض کنم اتفاقا به‌طور رسمی غرفه داشتند. دو منطقه آزاد امارات شامل DIFC و DMCC غرفه داشتند و تیم‌ها را به حضور در کشور امارات ترغیب می‌کردند. تقریبا هر استارت‌آپی که از ایران حضور داشت، از وی دعوت کردند به این مناطق آزاد بیاید و اعلام کردند فرصت‌های بی‌شماری در اختیار آنها قرار می‌دهند. شاید در فضای استارت‌آپی خودمان، تجربه جهانی شدن را کمتر داشته باشیم و وقتی قرار است استارت‌آپ‌مان را طراحی کنیم، بلد نیستیم به بازار جهانی فکر کنیم و به همین بازار محدود ایران و رگولاتور‌های کوته‌بین کشور فکر می‌کنیم. مثلا اینکه با بانک مرکزی، وزارت اقتصاد یا سازمان بورس مذاکره کنیم تا فلان امتیاز را دریافت کنیم. توصیه بنده این است اگر استارت‌آپ را در مقیاس جهانی، بزرگ کنیم و سپس به ایران بیاوریم، بهتر است تا اینکه وقت‌مان را در فضای بسته داخل کشور تلف کنیم. در این نمایشگاه، تیم‌های مختلف از همه کشورها حضور داشتند و هر کشور، زون خود را مشخص کرده بود و برخی کشورها فراتر از سالن ما، پاویون اختصاصی هم داشتند. تیم ایران، در این نمایشگاه غریبانه بود و استارت‌آپ‌هایی که حضور داشتند، حتی یک پرچم ایران هم بالای سرشان نداشتند. مسابقه‌ سوپرنووآ هم در سالن ما برگزار شد. این مسابقه، به فضا رونق می‌داد و تیم‌ها را ترغیب می‌کرد که حضور پررنگ‌تری داشته باشند و با انرژی بیشتری در این فضا شرکت کنند. در این مسابقات که مرحله مقدماتی آن برگزار شد، از ۷۵۰ تیم، ۳۹ تیم به مرحله نیمه‌نهایی راه پیدا کردند که هفت تیم ایرانی در این مرحله حضور داشتند. یکی از تیم‌های ایرانی به مرحله فینال راه پیدا کرد اما متاسفانه در این مرحله، موفق به کسب جایزه نشدند. همچنین فضای پرچنب‌وجوش و پرهیجان تعداد ایونت‌هایی که در طول روز برگزار می‌شد، بیشتر از خود نمایشگاه بود. پنج شش فضای ارایه درست کرده بودند که در سه فضای ارایه، استارت‌آپ‌ها، به‌طور مداوم برای سرمایه‌گذاران پیچ می‌کردند و بحث پیچ‌تک استارت‌آپ‌ها با سرمایه‌گذاران برگزار می‌شد. در سه فضای ارایه دیگر، نشست‌های مختلفی از طرف شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ برگزار می‌شد مثلا CMO دویچه بانک تقریبا هر روز در یکی دو نشست حضور داشت. در یکی از نشست‌ها،CMO  آیوتا به عنوان یکی از شبکه‌های بزرگ بلاک‌چین و در نشست دیگر، مدیرعامل بایننس حضور داشت. در مجموع برای فضای نوآوری و استارت‌آپی، پرجنب‌وجوش بود. نکته دیگر، حضور پررنگ استارت‌آپ‌های حوزه بلاک‌چین و هوش مصنوعی بود. البته شاید چون علاقه بنده به این دو حوزه، بیشتر است، بیشتر به چشم آمده است. به جرات باید عرض کنم استارت‌آپ‌های ایرانی حاضر در نمایشگاه، نسبت به استارت‌آپ‌های سایر کشورها، حرف زیادی برای گفتن داشتند. مهم‌ترین نقطه ضعف ما این بود که چندان به فضای جهانی شدن فکر نکرده بودیم و به واسطه محصور بودن در فضای بازار داخل کشور طی چند سال گذشته، حضور در بازارهای جهانی، از جمله مشکلات ما بود. این نمایشگاه‌ها به ما کمک می‌کند خودمان را آماده کرده، کسب تجربه کنیم، ذهن‌مان باز شود تا قدر خود را بیشتر بدانیم، اعتماد به نفس‌مان بالاتر رود و مرگ و زندگی را به تصمیم رگولاتورهای داخل ایران وابسته نکنیم و در دریای بزرگ‌تری شنا کنیم. در این خصوص، موسسه DIFC در زون یا منطقه آزاد خود، تا ۴۰ سال تضمین عدم دریافت مالیات برای شرکت‌های نوآور فعال در این حوزه داده است یا با یکی از بانک‌های سوییس صحبت کرده تا برای شرکت‌های حاضر در آن منطقه، افتتاح حساب انجام دهد تا آن شرکت‌ها، دغدغه قوانین مالی امارات را نداشته باشند و دادگاه مستقل، قوانین مستقل با فضای بین‌المللی برای کسب‌وکارهای جدید ایجاد کرده است. این موضوع را با سندباکس در ایران مقایسه کنید که یک سال است وقت خودمان را با وعده‌های شورای عالی فضای مجازی و وزارت اقتصاد تلف می‌کنیم. یک استارت‌آپ هم از این سندباکس بیرون نیامده است! این موضوع را با امارات مقایسه کنید که سندباکسی درست کرده‌اند که فین‌تک‌ها در فضای این کشور وارد شوند و کار کنند. این موارد، از یک زاویه به عنوان غم و غصه و از زاویه دیگر به عنوان روزنه امید است و به جوانان فرصت می‌دهد تا در این حوزه، سریعا خود را رشد دهند و استارت‌آپ‌های خود را به سوددهی برسانند و وارد بازار بین‌المللی شوند.

  • آقای بابک حق‌طلب، قائم‌مقام مدیرعامل شرکت سرورایانه که در میزگرد هفته گذشته، از دوبی در خدمت‌شان بودیم، روی خط هستند. با توجه به بازدید از نمایشگاه جیتکس، لطفا جنابعالی نیز تجربیات و بازخوردهای خود را از نمایشگاه ذکر بفرمایید. همچنین از میهمانان میزگرد تقاضا دارم بیشتر به صورت موردی و مصداقی، فناوری‌هایی را که در این نمایشگاه ملاحظه کردند، توضیح دهند.

حق‌طلب: این نمایشگاه، محصول‌محور است مانند نمایشگاه سبیت یعنی شرکت‌ها، محصولات جدید و ترند تکنولوژی خود را به نمایش می‌گذارند. اتفاقی که امسال به‌طور ویژه مشاهده کردم این است که تکنولوژی‌محور شده و به سمت solution رفته بود مانند هوش مصنوعی، روباتیک، بلاک‌چین، ظهور و ترند فین‌تک‌ها. بنده بیشتر فضای همایشی دیدم تا نمایشگاه و در واقع، ترکیبی از همایش و نمایشگاه بود. این موضوع، در ورودی نمایشگاه هم مشخص بود و می‌توانستید اکانت دلیگیت و یا ویزیتوری بگیرید. چون سمینارهایی هم برگزار می‌شد که باید شارژ آن صورت می‌گرفت. در نمایشگاه، از دانشگاه MIT  آمریکا، سخنران درباره هوش مصنوعی حضور پیدا کرده بود که برای بنده تازگی داشت. نمایشگاه بسیار رونق داشت و خیلی شلوغ بود و در حالی که ما به خاطر پاندمی کرونا این موضوع را رعایت می‌کنیم، اما آنجا این‌گونه نبود. وقتی با پارتنرها صحبت می‌کردیم، می‌گفتند چهار تا واکسن زده‌اند و خیال‌شان راحت بود. با توجه به اینکه نمایشگاه، دو سال برگزار نشده بود، استقبال خوبی شده بود و مانند قبل از کرونا، شور و هیجان خاص خود را داشت. برخی دوستان در میزگرد اشاره کردند که بعضی شرکت‌های بزرگ به صورت جدی در نمایشگاه شرکت نکردند. در این زمینه، تجربه بنده نشان می‌دهد این موضوع به سیاست‌های مارکتینگ شرکت‌ها در آن منطقه خاص برمی‌گردد. به هرحال، جیتکس، تمرکزش روی خاورمیانه است و بعضا این شرکت‌ها، هرچند اکثرا در اینترنت‌سیتی دفتر دارند، اما در نمایشگاه، شرکت جدی ندارند یا از طریق پارتنرها شرکت می‌کنند و البته بعضا ممکن است حضور جدی داشته باشند. شرکت IBM در دوبی یک دفتر دارد اما هیچ‌وقت ندیدم در نمایشگاه جیتکس به‌طور مستقیم غرفه داشته باشد اما در نمایشگاه سبیت آلمان،IBM  نصف سالن را اشغال کرده بود و با انواع محصولات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری حضور جدی داشت. فکر می‌کنم مدل نگاه IBM به آن منطقه، باعث تصمیم‌گیری برای تعیین حضور در نمایشگاه می‌شود. درباره شرکت‌هایی که حضور جدی‌تر داشتند،HPE  و آروبا به صورت جدی حضور پیدا کرده بودند. بنده با توجه به تمرکز بر زیرساخت، بیشتر به این حوزه متمایل بودم. آروبا، شعبه نت‌ورکینگ HPE است. HPE M1،success story  خود را با ناسا درباره موضوع edge to cloud به آنجا آورده بود. این شرکت با یکی از ایستگاه‌های فضایی ناسا درباره بحث Edge Computing همکاری کرده و آن را به عنوان success story  آورده بود و روی آن مانور می‌داد. همچنین سرورها و سخت‌افزارهایی که در مناطق صنعتی برایEdge Computing  جای‌گذاری می‌شوند، به نمایش گذاشته بود. آروبا نیز تجهیزات مربوط به اینترنت اشیا را به نمایش گذاشته بود. در این نمایشگاه، بسیاری از شرکت‌های بزرگ نرم‌افزاری، حضور جدی داشتند مانند  VMwareکه یکی از ‌power solutionهای آن، موضوع آن‌پرامیس‌ کلود است که ما در بانک‌های‌مان از آن استفاده می‌کنیم. این شرکت، محصولات امنیتی، cloud native، اپ‌ها،containerized  و نیز محصولات و ماژول‌های آن‌پرامیس کلود را ارایه کرده بود. این شرکت به عنوان مارکت‌لیدر آن‌پرامیس کلود مطرح است. همچنین شرکت‌های میدرِنج که تازه مطرح می‌شوند مانند پیور استوریج در حوزه ذخیره‌سازی در کنار DELL EMC و HPE حضور داشتند. این‌ها همزمان مدل‌های جدید زیرساختی را برای کسب‌وکارهای دیجیتال معرفی می‌کردند. وقتی کسب‌وکار یا بیزینس‌مدل به سمت دیجیتالی شدن حرکت می‌کند، باید ابزارهای زیرساختی آن فراهم باشد و این شرکت‌ها، ابزارهای زیرساختی مرتبط با کسب‌وکار دیجیتال را معرفی کرده بودند. در زمینه کلود، مایکروسافت حضور پیدا کرده بود. بنده با آمازون صحبت کردم. AWS  قرار است در امارات، دیتاسنتر ایجاد کند که به نوعی سرمایه‌گذاری روی پابلیک‌کلود در منطقه است. از کلود، برداشت‌های مختلفی وجود دارد. کلود داخل سازمانی داریم که در بانک‌های خودمان وجود دارد و جزو پیش‌نیازهای زیرساخت‌ کسب‌وکارهای دیجیتال است. آمازون نیز در منطقه در حال سرمایه‌گذاری است و پارتنرهای آن روی مباحثی مانند DevOps  و بیگ‌دیتا مانور می‌دادند. آمازون برای هر حوزه‌ای، شرکتی به عنوان پارتنر انتخاب می‌کند و هر موضوعی از طریق یک پارتنر در این شرکت قابل ارایه است. آمازون هرجا دیتاسنتر ایجاد کند، برای دسترسی، سه دیتاسنتر فیزیکی مجزا دارد و این کار را در امارات راه‌اندازی می‌کند. قبلا این کار را در بحرین انجام می‌داد. این‌ها نشان‌دهنده حرکت به سمت پابلیک است؛ یعنی منطقه از نظر استفاده از هیبریدکلود و پابلیک‌کلود عقب بوده است. همچنین امنیت سایبری در کسب‌وکارهای دیجیتال، بازطراحی می‌شود. در این نمایشگاه، روی امنیت، بسیار تمرکز شده بود و برندهای بزرگی مانند ترین‌ماکرو، بیت‌دفندر و برندهای جدی دیگر، محصولات خود را ارایه داده بودند؛ به‌گونه‌ای که یک متخصص امنیت می‌توانست چهار پنج روز وقت بگذارد و با این محصولات، ویژگی‌ها و ترند آنها آشنا شود. حضور کمرنگ برخی شرکت‌ها مانند DELL EMC یا حضور از طریق پارتنرها، بیشتر به خاطر مباحث مارکتینگ و برنامه‌ آنها در زمینه نفوذ در بازار است. در حوزه تلکام، شرکت‌های اتصالات، سیسکو و هوآوی بسیار جدی حضور داشتند. سیسکو هم در زمینه زیرساخت‌های مراکز داده و هم در حوزه ستون فقرات شبکه حضور داشت. شرکت اتصالات در همه موضوعات، از هوش مصنوعی تا بلاک‌چین وغیره Showroom داشت. روبات‌هایی وجود داشت که با بازدیدکنندگان حرف می‌زدند و کار انجام داده بودند. هوآوی نیز درحوزه ستون فقرات شبکه و دیتاسنتر حضور جدی داشت و پارتنرشیب‌های جدید خود با شرکت‌های عراقی را اعلام می‌کرد. در مجموع، تکنولوژی‌محوری و حرکت به سمت همایش نمایشگاه، تفاوت جدی نمایشگاه جیتکس امسال نسبت به گذشته بود.

  • با توجه به آمار سایت جیتکس، در نمایشگاه امسال، حدود ۲۰۰ رویداد در نمایشگاه برگزار شده و وزنه آن سنگین بود. حدود ۴۵۰ مدیر برتر، ۷۰۰ استارت‌آپ و ۴هزار و ۸۰۰ شرکت از ۱۰۰ کشور جهان، در نمایشگاه امسال حضور داشتند. وب‌سایت نمایشگاه، همچنین درباره سرمایه‌گذاری حوزه فناوری خاورمیانه، آفریقا و آسیای جنوبی، دسته‌بندی ارایه داده است. بر این اساس، بیشترین عدد سرمایه‌گذاری مربوط به خدمات مخابراتی با ۱۱۲میلیارد دلار، خدمات ابری عمومی در خاورمیانه و آسیای جنوبی با ۳٫۷میلیارد دلار، امنیت با ۳٫۳میلیارد دلار و رشد ۲۳درصدی هزینه‌های هوش مصنوعی در خاورمیانه و آفریقا با ۵۴۰‌میلیون دلار و در نهایت، مجموع هزینه‌های فناوری اطلاعات با تخمین رشد ۱٫۹درصدی در منطقه خاورمیانه و آسیای جنوبی با ۲۰۹‌میلیارد و ۵۰۰‌میلیون دلار بوده است که البته زمان آن دقیقا مشخص نشده است. سوال این است چرا ما نباید یک نمایشگاه در سطح جیتکس در کشور داشته باشیم؟ البته مشکلاتی مانند تحریم وغیره را داریم اما اگر همه این‌ها را کنار بگذاریم، شاید بتوانیم در ایران هم نمایشگاهی با ابعاد جیتکس داشته باشیم. جناب گوگانی! اصلا آیا موافقید وقتی جیتکس با این همه تجربه، نمایشگاه برگزار کرده، ما هم آن را داشته باشیم یا اینکه فضا را تغییر دهیم و به فکر حوزه دیگری باشیم؟

گوگانی: ابتدا درباره اظهارات دوستان عرض کنم تقریبا صددرصد مباحث مطرح‌شده، معتبر و دقیق بود. طبق اظهارات آقای حق‌طلب، شرکت‌ها از جمله آمازون تلاش می‌کنند اقداماتی را انجام دهند که کل منطقه را شامل شود چون امارات، امکان جذب این همه سرمایه‌گذاری را ندارد. در پاسخ به سوالی که مطرح کردید، ما باید واقع‌نگر باشیم. آیا اصولا این ذهنیت کشور، ذهنیت فردی و مدیریتی را برای برگزاری نمایشگاهی در سطح جیتکس داریم یا خیر؟ ما هنوز مشکلات پیش‌پاافتاده زیادی داریم و اگر به این جمع‌بندی هم برسیم که این نمایشگاه در ایران رقم بخورد، این مشکلات، مانع خواهد شد. آیا درباره نمایشگاه داخلی اخیر که قرار بود برگزار شود، مطلع هستید چه بلایی بر سر آن آمد؟ به خاطر اختلاف دو گروه، موضوع، منتفی شد! ما در داخل کشور، مشکلات عمده‌ای داریم. به خاطر مشکلات ساختاری، تفکری و تحریم، تقریبا غیرممکن است که بتوانیم چنین فضایی را در ایران راه‌اندازی کنیم و از طرف صاحبان تکنولوژی حمایت شویم اما اینکه این کار، با وجود جیتکس ضرورت دارد یا خیر، بنده معتقدم بله ضرورت دارد. مثال می‌زنم. عربستان، توسط بن‌سلمان، منطقه‌ نیوم در شمال عربستان در لبه ساحل دریای سرخ را به عنوان مرکز تکنولوژی این کشور لحاظ و پلن آن را آماده کرده و برای رقابت با جیتکس آماده می‌شود. در این خصوص، ۵۰۰‌میلیارد دلار جذب سرمایه می‌کند که بخشی از آن توسط خودش و بخش دیگر توسط سرمایه‌گذاران خارجی است. با شرکت‌های صاحب تکنولوژی بزرگی هم صحبت و موافقت آنها را هم اخذ کرده و در حال طراحی پلن برای رقابت جدی با جیتکس هستند که احتمالا در سال‌های آینده، از آن بیشتر خواهیم شنید. این سرمایه‌گذاری، به دلیل جذابیت آن است. بسیاری از حرف‌‌های آتی را تکنولوژی می‌زند. نکته دیگر، باور به این تکنولوژی است. ممکن است تکنولوژی را بدانیم اما باور نداشته باشیم. اکسپو همزمان با نمایشگاه جیتکس در امارات، افتتاح و برگزار شد و تا شش ماه ادامه دارد. تفاوت ایدئولوژیک و تکنولوژیک ما با آنها، کاملا قابل مشاهده است. دکتر نظری اشاره درستی کردند که ما تربیت نیروی انسانی برای این قضایا را نداریم. در امارات، نسلی در حال تربیت است که خدمت، ارایه دهد بدون اینکه هیچ حاشیه‌ای داشته باشد. این تفاوت‌ها را کاملا در اکسپو می‌بینید. وقتی کسی اکسپو را می‌بیند، تفاوت ما را نه فقط با کشورهای پیشرفته بلکه با کشورهای اطراف خودمان احساس می‌کند. از دیزاین استند و غرفه ما تا محصولات ارایه‌شده و نوع خدمت به بازدیدکنندگان، کاملا بیانگر تفکر ایدئولوژیکی و تکنولوژیکی ما بود. بیشترین استفاده‌کننده جیتکس، چه کسانی هستند؟ آیا کشور امارات و سایر کشورهای حوزه خلیج‌فارس، برای استفاده از این تکنولوژی‌ها محدودیت دارند؟ خیر. بازار عمده جیتکس قبلا ایران بوده و بزرگ‌ترین استفاده‌کننده از امکاناتی بوده که در جیتکس به نمایش گذاشته شده است. به نظرم، به دلیل مشکلات مختلف از جمله مشکلات زیرساختی، ساختاری، تفکر و مسایل حاشیه‌ای در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی و نوع رفتار ما در دنیا، عملا چنین چیزی در ایران اتفاق نمی‌افتد. اگر هم نمایشگاهی راه‌اندازی شود، با شرکت‌های دست چندم که صاحب تکنولوژی نیستند و قادر به حل مشکلات نخواهند بود، مواجه خواهیم بود و قبلا هم آن را تجربه کرده‌ایم. بحث تحریم هم جدی است و بهتر است تا زمانی که این مباحث بنیادین را حل نکرده‌ایم، به فکر این مسایل نباشیم. در نمایشگاه جیتکس با توجه به پلن آن بسیار محسوس بود که ده‌ها هزار نفر جذب نیروی IT دارند. این موضوع، معضل مملکت ما برای آینده است زیرا تقریبا عمده کشوری که برای این IT‌پلن، تامین نیروی انسانی خواهد کرد، از ایران خواهد بود. تبعات این امر، دو گونه است: اول تبعات داخلی و دوم تبعات آتی. تبعات داخلی، متوجه شرکت‌هایی خواهد شد که نیروهای آنها جدا می‌شوند و مشکلاتی برای آنها ایجاد می‌شود. تبعات آتی این است که باید برای تربیت این افراد هزینه کنیم و در آینده، دچار مشکل خواهیم شد. ما باید به این موضوع، جدی نگاه کنیم اما چنین باوری در رهبری کلان جامعه وجود ندارد. بنابراین بهتر است فراموش کنیم که اصلا جیتکس در ایران راه‌اندازی شود.

  • بنده به واسطه شغل خودم، در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی بسیاری حضور پیدا کرده‌ام. در ایران، وقتی نمایشگاه برگزار می‌شود برخلاف دنیا که آخرین محصولات خود را ارایه می‌کنند، بیشتر شبیه دورهمی و دیدار است! البته پاندمی کرونا باعث شد این اتفاق هم نیفتد. قبلا یک نمایشگاه خوب در حوزه نظام بانکی با موضوع همایش نمایشگاه بانکداری الکترونیکی و نظام‌های پرداخت داشتیم که کرونا باعث شد برگزار نشود و امسال هم ظاهرا قرار نیست برگزار شود و جای تاسف دارد. این همایش‌‌ نمایشگاه به دستاوردهای خوبی رسیده بود. آقای گوگانی به یک نمایشگاه خارجی که قرار بود چند سال قبل در ایران برگزار شود، اشاره کردند که بنده نام آن را می‌آورم یعنی نمایشگاه تراپین البته ایشان به جزییات آن اشاره نکردند. متاسفانه به دلیل دعواهای زرگری و به توافق نرسیدن موضوعات مالی، این نمایشگاه برگزار نشد. نهایتا یک روز مانده به نمایشگاه، زور یکی از طرفین چربید و اماکن، به بهانه‌های واهی، جلوی برگزاری نمایشگاه را گرفت. الان میدان فقط در دست آقای دکتر بیات است که امیدواریم موفق باشند و البته به عنوان برگزارکننده، خط دقیقی به شرکت‌ها بدهند. هرچند شرکت‌ها هم با برنامه مشخصی در نمایشگاه‌ها حضور پیدا نمی‌کنند و فقط می‌آیند که بگویند هستیم. جناب نظری! آیا این موضوعات را تایید می‌فرمایید و باید به فکر برگزاری نمایشگاهی در سطح جیتکس باشیم یا مسیر دیگری را طی کنیم؟

نظری: ما یک مشکل برداشتی داریم. بسیاری از مجریان، نمایشگاه را یک فرصت درآمدزایی می‌بینند. آقای گوگانی اشاره کردند به نمایشگاه اکسپو سر بزنید. اولین چیزی که متوجه می‌شوید غرفه ایران، رویکرد درآمدزایی داشته است. غرفه را بخش‌بندی کرده، پیمانکار گرفته و اجاره داده است. دوست عزیزمان، تهیه غذای قریشی، در آنجا غرفه رستوران دارد! یکی فروشنده فرش است و همین‌طور الی آخر. در حالی که فرصت استثنایی معرفی کشور را داریم که ببینید به چه چیزی تبدیل شده و تم مشخصی ندارد. آن‌طرف‌تر، غرفه ترکمنستان، اندونزی وغیره را می‌بینیم که تم و برنامه دارند و رویکرد درآمدزایی ندارند. یک غرفه کوچک صنایع دستی دارند و بیشتر از فروش، به دنبال معرفی دستاوردهای‌شان هستند. درددل برای اکسپو زیاد است. در ایران، ما مهد کپی‌پیست هستیم! کاش فقط کپی‌پیست بودیم! کپی می‌کنیم و نابود می‌کنیم! به جای رانندگی، ماشین‌رانی داریم، به جای گفت‌وگو، بگومگو داریم، به جای نمایشگاه، آرایشگاه داریم؛ به‌گونه‌ای که در نمایشگاه‌های ما، احساس می‌شود افراد آمده‌اند بیشتر خودشان را نشان دهند؛ بهترین لباس‌ها را می‌پوشند، بهترین ابزار پذیرایی را می‌آورند، دورهمی می‌گذارند و انگار تکلیف سالانه دارند به عنوان گردهمایی صنفی دورهم جمع شوند. البته ایرادی ندارد اما دیگر نام آن را نمایشگاه نگذاریم. این‌ها به این دلیل است که ما رفتارهای صنفی درستی نداریم. زیرساخت یک نمایشگاه موفق، یک صنف متحد و یک صنعت است که هم‌رقابتی در آن صورت می‌گیرد؛ یعنی مرز بین رقابت و هم‌رقابتی. فضایی که نتوان صنف محکم و قوی، متحد و یکپارچه درست کرد، تقسیم کار درست انجام نشود، بازار، منصفانه توزیع نشود و فرصتی برای رشد کسب‌وکارها و صنف‌ها فراهم نشود، چه چیزی قرار است در این نمایشگاه متبلور شود؟ نمایشگاه، محل تبلور قابلیت‌ها و لیاقت‌های یک صنف و صنعت است. اگر قبل از آن، صنف و صنعت را توسعه نداده باشیم، به تفرقه دامن زده باشیم و تشکیل یک هیات‌مدیره نظام صنفی را ملک شخصی تلقی کرده باشیم و معتقد باشیم همه باید یاران ما باشند و خزانه در دست ما، نمایشگاه موفقی نخواهیم داشت.این اتفاقات در نهایت ما را تقویت می‌کند یا تضعیف؟ برند ایجاد می‌کند یا سوءشهرت؟ نمایشگاه هم آغاز است و هم انتها. آغاز، آنجاست که فرصت یک نقطه تماس داخلی و خارجی برای دریافت ایده، تشخیص فرصت‌های تجاری، روندهای تکنولوژی و شروع یک مشارکت جدید ایجاد می‌کند. انتها، آنجاست که تبلور دستاوردها، قابلیت‌ها و لیاقت‌های یک صنف و صنعت است. از یک‌سو، انتهای چیزی را نشان می‌دهد و از سوی دیگر، ابتدای یک جریان یا روند دیگر را. اگر در ابتدا یا انتهای آن خطا داشته باشیم، نمایشگاه خوبی نخواهیم داشت. اگر ما بخواهیم نمایشگاهی در سطح جیتکس داشته باشیم، اصلا چرا شرکت‌ها باید در آن حضور پیدا کنند؟ حضور شرکت‌ها در نمایشگاه به این دلیل است که یا به روندها و توسعه فناوری‌ها و یا به بازارها دسترسی پیدا کنند و به‌گونه‌ای مارکتینگ‌تست و دیدگاه مارکتینگ داشته باشند یا به دارایی‌هایی دیگر مانند منابع انسانی، نیروی کار و شرکای محلی خوب دسترسی پیدا نمایند. کشور ما متاسفانه صرفا از دو منظر بازار بزرگ و نیروی انسانی ارزان، جذاب بوده و سایر جذابیت‌های فناورانه، محیط کسب‌وکار، سهولت کسب‌وکار و قوانین استقرار آن‌قدر دست‌وپاگیر است که حتی شرکت ایرانی نمی‌تواند در آن کار کند چه برسد به شرکت خارجی. البته جا دارد از معاونت علمی و فناوری تشکر کنم، صندوق نوآوری و شکوفایی اسپانسر بود و تقبل هزینه تعداد زیادی از شرکت‌های دانش‌بنیان را برعهده داشت و کارگزار آنها، شرکت هوکاد نیز خیلی زحمت کشیدند. باید از زحمات هم تشکر کنیم. ما نمایشگاه را در کشورمان به عنوان یکی از اجزای توسعه صنایع نمی‌بینیم. نام آن را «نمایش»گاه گذاشته‌ایم و فکر می‌کنیم باید در آن کار نمایشگاهی شود در حالی که آخرین اتفاق، کار نمایشی است. در مجموع، دستاوردها در نمایشگاه پرزنت می‌شود و آغاز شراکت‌های جدید و حرکت‌های رو به جلو است. به همین دلیل نمایشگاه‌ها، نقطه عطف برای جهش، محصول و خدماتی هستند که سال‌های بعد وارد زندگی مردم می‌شود. بنده و آقای گوگانی بسیاری از محصولات و دستاوردهایی که در نمایشگاه ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ می‌دیدیم، scale up شدند و در چرخه امور فناوری مرده‌اند! یعنی در طول زندگی نه چندان طولانی ما، آنچه به عنوان future می‌دیدیم، امروز به قبرستان فناوری رفته‌اند! ببینید چرخه عمر فناوری چقدر کوتاه است و آن‌وقت ما در لابلای این چرخه گرفتار شده‌ایم که فلان شرکت باید برگزار کند یا فلان نهاد؟ غرفه دونبش چند باشد؟ سه روزه باید جمع شود، سیب‌زمینی‌‌فروش‌های نمایشگاه چه کسانی باشند؟! وقتی وارد نمایشگاه می‌شویم، آن‌قدر که رستوران‌های سیار به شرکت‌کنندگان برگه می‌دهند، کسی افراد را به بیزمچینگ یا سالن کنفرانس دعوت نمی‌کند. از دوران بچگی یادمان می‌آید که نمایشگاه بین‌المللی تهران شروع می‌شد و مردم با گاز پیک‌نیکی و کتلت به نمایشگاه می‌رفتند تا تفریح کنند. البته در نمایشگاه اکسپو هم بسیاری افراد برای تفریح و لذت می‌آیند و بسیاری هم به دنبال روندها هستند. تا زمانی که نگاه‌مان به حوزه نمایشگاهی اصلاح نشود، خوش‌بین نیستم اتفاق خارق‌العاده‌ای بیفتد. سقف ما، کف بقیه است. اینکه بنده عرض کردم غرفه رسمی برای جذب نیروی انسانی در نمایشگاه جیتکس وجود نداشت، اتفاقا در جریان غرفه پارک علم و فناوری و پارک‌های دیگر آنجا هستم اما منظورم این بود که مستقیما نمی‌گفتند بلکه اشاره می‌کردند ما محلی برای سرمایه‌گذاری و go to market هستیم و در انتها به این موضوع می‌رسیدند که نیروی انسانی جذب کنند. هیچ‌کس به‌طور رسمی نمی‌گوید به دنبال شکار مغزهاست یا نیروی انسانی جذب می‌کند اما نمایشگاه جیتکس جایی بود که بوی جذب نخبگان و استارت‌آپ‌ها به سمت شرکت‌ها استشمام می‌شد. بسیاری از کشورهای بزرگ، طرح‌های خاص برای استارت‌آپ‌ها دارند و به آنها حق شهروندی، اقامت و… می‌دهند. از منظر کف و سقف، باید عرض کنم آن‌طرف روی سرمایه‌گذاری لی‌استیج یک استارت‌آپ، مبلغی را آفر می‌کنند که سرمایه یک VC در ایران است. بنده عضو بعضی VCها هستم و به عنوان هیات‌مدیره یکی از آنها فعالیت دارم و به چند شرکت، مشاوره می‌دهم. در پارک‌های علم و فناوری، اعم از شریف، خواجه نصیر و تهران حضور دارم. میزان حمایت ما، یک جوک است! و اصلا منجر به توسعه‌یافتگی نمی‌شود یا این اتفاق بسیار کم رخ می‌دهد. روند ما بسیار کند و بوروکراتیک است. ما هنوز اندرخم یک کوچه‌ایم. مثلا شهردار تهران، برای دامادش حکم داده و می‌گوید قرار نیست حقوق بگیرد و بعد مردم نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم مفهومی که در آن با عنوان «شهر هوشمند» وجود دارد که امسال در جیتکس، تم اصلی نمایشگاه بود، در شهرداری ما به اینکه داماد شهردار، مشاور و دستیار ویژه ایشان باشد یا خیر، تقلیل پیدا می‌کند. اصلا موضوع، لوث شد. اتفاقا بنده به دستیار ویژه در توسعه شهر هوشمند اقبال داشتم اما در سایه فامیل‌بازی قرار گرفت و موضوع اصلی، از بین رفت. استفاده از هوش مصنوعی، زیرساخت هوشمند، شهر هوشمند، شهروند هوشمند و سازمان هوشمند، همگی یک زیست‌بوم است و نمی‌تواند یکی هوشمند باشد و دیگری نشود. مگر می‌توان شرکت‌های هوشمند را در شهر غیرهوشمند توسعه داد؟ وقتی شهروندی سواد یا دید بالا و توان بهره‌برداری از زیرساخت‌های شهر هوشمند را نداشته باشد، چگونه می‌توان این تم را توسعه داد؟ این‌ها زیست‌بوم هستند و همه باید با هم توسعه پیدا کند. یک دست صدا ندارد. شهروند هوشمند بدون شهر هوشمند یا حمل‌ونقل هوشمند بدون سامانه‌های هوشمند چه معنایی دارد؟ یا مثلا طرح صیانت، باید منجر به توسعه شود نه قطع روند. ما قرار است زیست‌بومی ایجاد کنیم که تبلور دستاوردهای آن یک نمایشگاه خواهد شد. اگر ما یک نمایشگاه ایجاد کنیم، چه چیزی به همدیگر نشان دهیم؟ ما در غرفه‌ها، غیر از گلایه، مصیبت و دردسر چه‌کار می‌کنیم؟ یکی از مشاغل مسوولان کشور هم اخیرا «بازدیددرمانی» است!؛ یعنی به استان‌ها، شهرها و صنایع مختلف سر می‌زنند. اصل موضوع، اشکالی ندارد اما انتهای آن چیست؟ زمان برگزاری نمایشگاه نیز یک‌سری مقامات، روز اول، روبانی را می‌برند، بازدیددرمانی صورت می‌گیرد و از مشکلات فلان شرکت سوال می‌کنند و در صداوسیما هم نمایش می‌دهند که ما خیلی توسعه‌یافته هستیم اما معلوم نیست پشت این صورت سرخ، خون در جریان است یا یک سیلی محکم؟! من هم موافقم که همایش نمایشگاه خوبی در حوزه نظام پرداخت و خدمات بانکی داشتیم. حیف شد ادامه پیدا نکرد! هر زمان انحصار ایجاد شود، این انحصار، مادر فساد و کاهش بهره‌وری است. در صنعت خودرو، انحصار ایجاد کردیم، نتیجه آن چه شد؟ به کجای آن می‌توان نازید؟! از یک صنعت ۴۰ سال حمایت شد، به کجا رسیدیم؟ شما ۴۰ سال یک میمون را آموزش می‌دادید، لیسانس می‌گرفت!! البته بنده منتقد صنعت خودرو نیستم. در هر زمینه‌ای انحصار ایحاد کنیم، زایشگاه فساد است. مانند اینکه جایی را تاریک و مرطوب کنیم، بعد بگوییم چرا بو می‌آید؟! معلوم است، چون رطوبت و تاریکی، باکتری ایجاد می‌کند. امیدوارم انحصارشکنی شود و اصناف، متحدتر و حرفه‌ای‌تر از قبل، نماد یک جامعه صنعتی و توسعه‌یافته باشند. نمایشگاه، محل تبلور دستاوردهای یک صنعت و محل جذب فرصت‌های رشد آن صنعت است و نباید آن را به فضایی برای دید و بازدید، تکلیف حضور، در کنار هم بودن، تبادل گیفت و سیب‌زمینی سرخ‌کرده تقلیل دهیم که بسیار آزاردهنده است.

گوگانی: تغذیه ما خوب است اما ترکیب ما، جوابگوی چنین فضایی نیست. زیرساخت‌ها و ساختارِ خیلی از موارد را نداریم. تفکر آن را نداریم. کره‌جنوبی حدود ۱۰ ۱۵ سال بعد از ما در حوزه خودرو شروع کرد. زمانی که ایران خودرو، راه‌اندازی شد، کره‌جنوبی چیزی نداشت اما الان در دنیا، دو سه محصول کره‌جنوبی به عنوان رقیب برندهای مشهور را داریم اما ایران‌ خودرو کجای کار است؟ تفکر، غلط است. ما تا این تفکرات را زیر و رو نکنیم، به جایی نمی‌رسیم و تکنولوژی هم یکی از این موارد است.

  • بله درست است. اتفاقا همزمان با صحبت‌های جنابعالی، اخبار را مرور می‌کردم. آقای وزیر ارتباطات گفته‌اند: مسوول حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی، وزارت ارتباطات نیست. خبر دیگر اینکه تا پایان امسال، فاز اول اپراتور کودک راه‌اندازی می‌شود. نگاه ما به سیستم و فناوری، چیز دیگری است. تصور این است ما باید همیشه فناوری را هدایت کنیم. شهروندان بلد نیستند و ما باید یک اتوبان ایجاد کنیم و مردم هم فقط باید در این اتوبان حرکت کنند. انتهای آن به طرح‌هایی شبیه صیانت می‌رسد که متاسفانه ما را از مسیر اصلی دور می‌کند و به حاشیه می‌برد. در حوزه نمایشگاهی هم مسایل خاص خود را داریم. خب جناب تهرانی! متاسفانه در لایه‌های واردات و صادرات سخت‌افزاری، مشکلات خاص خود را داریم. تحریم هم جزیی از زندگی ما شده و گویا قرار است پابرجا بماند. اصلا آیا در حوزه واردات و صادرات حرفی برای گفتن داریم؟ چالش‌ها و راهکارهای آن چیست؟ البته در زمینه سخت‌افزار که بعید است، حرف چندانی برای گفتن داشته باشیم اما در حوزه نرم‌افزار، جا برای کار زیاد است. نظر شما چیست؟

تهرانی: بله در حوزه صادرات نرم‌افزار، جا برای کار زیاد داریم و پتانسیل صادراتی بسیار زیادی وجود دارد. یک تجربه شخصی را عرض کنم. استارت‌آپ‌های زیادی از ایران در فضای future stars در نمایشگاه جیتکس شرکت کرده بودند. برخی استارت‌آپ‌های ایرانی با پرچم سایر کشورها از جمله عمان و کانادا حضور داشتند. بنابراین این امر، یعنی حضور با پرچم کشورهای دیگر، فقط محدود به ورزش نیست و در فضای استارت‌آپی هم به تدریج رایج می‌شود. وقتی بنده با کارت خودم که زیر آن ایران نوشته شده بود، با دیگران صحبت می‌کردم، با گارد بسته صحبت می‌کردند مانند اینکه می‌خواستند در پاسخگویی رفع تکلیف کنند اما وقتی با کارت دوستان متعلق به سایر کشورها، به غرفه‌ها مراجعه می‌کردم، ادبیات آنها و مدل لبخند زدن‌شان فرق می‌کرد! بنابراین اولین اقدام در حوزه توسعه صادرات تکنولوژی، فراتر از پرسونال برندینگ و کمپانی برندینگ، country branding است. ما باید برای کشور برندینگ درست کنیم تا وقتی صحبت می‌کنیم، حداقل دیگران به ما لبخند بزنند و برخورد بدی نداشته باشند. تصور اینکه ما آریایی ۲۵۰۰ ساله هستیم، نداشته باشیم. واقعا بیرون از کشور، فضا این‌گونه نیست. اگر قرار است واقعا جدی در حوزه صادرات ورود کنیم، ابتدا باید دفتری در خارج از کشور ایجاد نماییم و صادرات را با لیبل این دفتر شروع کنیم و این ظرفیت‌ها را برای خودمان آزاد نماییم. شرکت‌های خارجی، حتی در مذاکره با پارتنر ایرانی، بسیار حساسیت دارند چه برسد به اینکه پای میز بنشینند و قرارداد ببندند. بنابراین برای ورود جدی به صادرات، قدم اول این است که این ظرفیت به وجود بیاید که شرکت‌های ما بتوانند خارج از کشور، دفاتر خود را با هر طُرفه‌الحیل راه‌اندازی کنند؛ هرچند این کار هم ساده نیست. برای منابع انسانی ایران همه‌جا، در، باز است. ایران در این زمینه، برندینگ خوبی دارد و متخصصان ایرانی، موفق بوده‌اند. فرصت‌های خیلی خوبی داریم. فقط فِیسی (چهره‌ ظاهری) که قرار است کار صادرات انجام دهد، باید فیسی باشد که خارج از ایران ثبت شده باشد و از آن طریق، صادرات را انجام دهد. فرض کنیم از این مشکل اول، عبورکرده‌ایم و به قدم دوم یعنی قرارداد رسیده‌ایم. مساله این است که چگونه با ما قرارداد ببندند. اگر در قرارداد، مشکلی ایجاد شود، بر سر داوری آن، مساله جدی داریمICC داوری ایران را نمی‌پذیرد. وقتی قرار است کار بین‌المللی انجام دهیم، هرچقدر جلوتر می‌رویم، مسایل بعدی ایجاد می‌شود. اگر با یک پارتنر خارجی به مشکل بخوریم، کار داوری‌مان را به کجا ببریم؟ وقتی در فضای جهانی، حتی دعوا کردنِ ما را هم به رسمیت نمی‌شناسند و کسی حاضر نیست برای ما داوری کند، اینکه انتظار داشته باشیم همه شرکت‌ها به ایران بیایند و آخرین دستاوردها و شوی خود را در داخل کشور برگزار کنند، یک تصور فانتزی است و با حقایق و واقعیت‌ها، فرسنگ‌ها فاصله دارد. اگر امارات این کار را انجام می‌دهد، قطعا بازار خودش کوچک‌تر از چیزی است که کشش این نمایشگاه را داشته باشد و همان‌طور که علنا مطرح می‌کند در حال ایجاد هاب منطقه است. مثلا نقشه راه امارات برای راه‌اندازی DIFC این بود که بازارهای اصلی دنیا، شکاف زمانی دارند. بعد از بازار توکیو و پکن، بازار مطرحی در آسیا وجود ندارد تا اینکه به بازار لندن و نیویورک می‌رسیم. امارات تلاش می‌کند این تایم‌گپ را پر کند و بیزینس را در آنجا، در ساعتی که ممکن است ساعت فعالیت بقیه بازارها نباشد، زنده نگه‌ دارد و عملا دنبال این است که این منطقه را کاملا پوشش دهد. وقتی چنین فضایی، این حمایت‌ها را از شرکت‌های دانش‌بنیان انجام می‌دهد، اینکه یک شرکت‌ دانش‌بنیان بخواهد با برند داخلی کار خود را انجام دهد، شاید کار درستی نباشد. اگر هدف این باشد که بخواهیم اقتصاد کشور را شکوفا کنیم، یک مسیر آن همین است؛ یعنی ابتدا مهم است پول را بگیریم و کاری نداشته باشیم که اسم ما یا شرکت دیگری را بنویسند. در ابتدا باید بتوانیم با فِیس هر کشوری، بازار را برای خود بگیریم، بعدا که بازار توسعه پیدا کرد، به تدریج می‌توانیم بگوییم پارتنرها و برخی تیم‌های برنامه‌نویسی ما داخل ایران مستقر هستند. تا زمانی که آن‌قدر فضای کسب‌وکار برای کشور باز شود که بتوانیم علنا افشا کنیم همه فعالیت‌ها داخل ایران صورت می‌گیرد. در حوزه صادرات، این مسایل جدی را داریم. در حوزه واردات نیز قیمت‌ها گاهی اوقات آن‌قدر گران می‌شود که شاید در برخی حوزه‌ها مقرون‌به‌صرفه نباشد، فارغ از اینکه اگر کسی بخواهد خدمت جدیدی ارایه دهد، ریسک‌های زیادی در حوزه واردات دارد از جمله تاییدیه‌های متعدد و سایر موارد.

 

  • جناب گوگانی! نظرات جنابعالی را هم در حوزه واردات و صادرات سخت‌افزار می‌شنویم. لطفا تجربیات‌تان را در این حوزه بفرمایید.

گوگانی: بنده در این زمینه، فقط حوزه IT را عرض می‌کنم. در عرصه صادرات، سخت‌افزار را در حوزه IT فراموش کنید! اصلا شما مثالی بزنید که ما قادر به تولید در این حوزه باشیم؟! روزی یک‌سری از دوستان قرار بود تولید ATM انجام دهند. به آنها عرض کردم شما چه‌چیزی تولید می‌کنید؟ گفتند گاوصندوق. گفتم این تکنولوژی نیست، بلکه کلاه‌گذاشتن بر سر دولت برای جذب منافع است. به آنها عرض کردم شما قطعات اصلی ATM شامل توزیع کننده، کارت‌خوان، EPP، پرینتر، مانیتور و PC را از خارج وارد می‌کنید، چه‌چیزی را قرار است تولید کنید؟! به آنها پیشنهاد کردم نرم‌افزارِ سوئیچ تولید کنند و بنده هم متعهد می‌شوم آن را خریداری کنم اما این کار را نکردند. ما چیزی در حوزه صادرات سخت‌افزار به دنیا نداریم و صرفا واردکننده این حوزه هستیم که با توجه به تحریم‌ها و سایر مسایل، آنچه را که می‌توانیم، به‌طور عادی وارد می‌کنیم. آنچه را که باید بخریم، می‌آوریم و ناچاریم از آن استفاده کنیم مانند تجهیزات امنیتی و سرورها که این‌ها را باید از کانال‌های امنیتی با ۳۰ تا ۴۰درصد افزایش قیمت، وارد کنیم. در این زمینه برخی شرکت‌ها به خاطر تحریم، در منافع، شریک هستند و ما باید زکات به آنها پرداخت کنیم! درباره نرم‌افزار باید عرض کنم ما چیز ساماندهی‌شده نداریم. البته شرکت‌هایی در داخل هستند که صاحب شرکت، شش ماه یک پایش در آمریکا و اروپاست، بعد امکاناتی را در ایران راه‌اندازی کرده و محصول را برای منظور خاصی در آنجا استفاده می‌کند. اگر این استثناها را کنار بگذاریم، به‌طور ساختاریافته، قدرتی در این زمینه نداریم. شرکت‌ها وقتی متوجه می‌شوند ما ایرانی هستیم، به خاطر منافع بزرگ‌ترشان، به هیچ‌وجه با ما وارد مذاکره نمی‌شوند. در نمایشگاه جیتکس هم همان‌طور که دوستان اشاره کردند، این موارد را داشتیم. بنده زمانی که در شرکت‌های متعددی حضور داشتم، با شرکت‌های خارجی مانند software AG، شرکت‌های سوئیچ مانند CR2، وینکور، NCR و سایر شرکت‌ها مذاکره داشتم تا از آنها نرم‌افزار بگیرم. باور بفرمایید ۹۹درصد آیتم‌ها، محل قرارگیری فرازهای قراردادهای مختلف، استاندارد و یکسان بود. مثلا دقیقا جمله اول قرارداد وینکور و NCR این بود که اقرار می‌کردند هیچ نرم‌افزاری خالی از باگ نیست. سایر فرازهای قرارداد، همگی استاندارد بود. در ایران، قرارداد یک شرکت نرم‌افزاری با شرکت دیگر و محل قرار گرفتن آیتم‌های آنها با هم فرق می‌کند. ما در حوزه صادرات نرم‌افزار، نیروهای خوبی داریم و می‌توانیم موفق باشیم اما همان‌طور که اشاره کردند اگر به عنوان یک استارت‌آپ یا شرکت ایرانی حضور پیدا کنیم، جایگاهی نخواهیم داشت، مگر اینکه طرف مقابل ما بیزینس جهانی و محدودیت‌هایی که ممکن است در آینده برای آن شرکت ایجاد شود، نداشته باشد اما این‌ها مقطعی و کوچک است. برای موفقیت در این زمینه، باید با پوشش ویژه حضور پیدا کنیم. با این همه، حتی در طراحی نرم‌افزارها هم موارد استاندارد را مراعات نکردیم. همچنین ما از آموزش‌ها و ابزارهای جهانی دور افتادیم و باید خودمان را به سرعت بازیابی کنیم که امیدواریم این اتفاق بیفتد.

  • در این قسمت از بحث، به فاصله فناورانه ایران با کشورهای منطقه می‌رسیم. این روزها امارات در حوزه جذب ۱۰۰ هزار برنامه‌نویس خارجی با ویزای طلایی برنامه‌ریزی می‌کند اما متاسفانه ما در هرم نیازهای آبراهام مازلو مانده‌ایم! البته در حوزه اولویت اول یعنی واکسن، مسیر به خوبی پیش می‌رود و اکنون به اولویت دوم یعنی مسایل معیشتی رسیده‌ایم. با وضعیت موجود کشور، حس نمی‌کنم دولتمردان در حوزه فناوری، اولویت‌های چندانی داشته باشند. متاسفانه تا اینجا، سیگنال‌های خوبی از وزارت ارتباطات نگرفتیم و در جاهای مختلف در حوزه فناوری، صحبت‌هایی مطرح شده اما در مقام اجرا، اتفاق خارق‌العاده‌ای نیفتاده است. با توجه به فاصله فناورانه بین کشور ما و سایر کشورها که در آینده، تهدید محسوب می‌شود و با وجود مشکلات موجود، آیا باید فناوری را اولویت قرار دهیم یا خیر؟

نظری: موضوع این است که به سمت انتخاب یک جامعه توسعه‌یافته صنعتی برویم یا یک جامعه کشاورزی؟ البته اگر کشاورزی ما درست باشد، مشکلی نیست و نمادی از توسعه‌یافتگی است. موضوع این است که از یک‌طرف، پیرامون ما به شدت بر روی توسعه کار می‌کنند و از طرف دیگر، ما دائما چوب لای چرخ‌ دنده، طراحی می‌کنیم؛ یعنی مسایل مختلف را با همدیگر اشتباه گرفته‌ایم. صیانت از امنیت تبادل اطلاعات در کشور را به پاک کردن صورت مساله یا رگولاتوری به بدترین شکل آن، تقلیل می‌دهیم. همه‌جای دنیا، از جمله چین و آمریکا و…، نگرانی‌هایی را در حوزه ICT دارند اما باید ببینیم تجارت جهانی چه می‌گوید. فاصله ما به تدریج، به شکاف تبدیل می‌شود و نمی‌دانم چطور می‌توان این شکاف را پر کرد. زمانی می‌گفتیم ما در فلان زمینه ضعیف‌تر هستیم اما الان یک عده با سرعت مثبت ۸۰ جلو می‌روند و ما با سرعت منفی ۶۰ عقب می‌رویم و اختلاف به ۱۴۰ واحد می‌رسد نه ۸۰ یا ۶۰ واحد. در اطراف ما، کشورهایی که بعضا آنها را وابسته و نفتی می‌دانستیم، سرمایه‌گذاری‌های سنگینی انجام می‌دهند مانند عربستان، امارات و عمان. مهم‌ترین رکن آن تسهیل‌گری فضای کسب‌وکار است که امکانات بسیار عالی ارایه می‌دهند. رکن دوم، جذب نخبگان است که تسهیلات بسیاری اعطا می‌کنند. رکن سوم سرمایه‌گذاری‌های ریسک‌پذیر واقعی است نه ریسک‌پذیر غیرواقعی. ما در کشور، سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر به شکلی که در دنیا مطرح است، نداریم. وقتی یک شرکت دانش‌بنیان قرار است وام نسبتا خوبی دریافت کند، به اسناد مثبته سهل‌البیع می‌رسیم و گرفتار می‌شویم. ما تسهیلات نداریم. یک‌بار به یکی از مقامات عرض کردم وقتی مناقصات بین‌المللی یا تِندِر انجام می‌شود، ۵ تا ۱۰درصد حسن انجام کار باید دیپازیت شود. این پول، سوخت ندارد چون ظرف سه هفته، تکلیف برنده مشخص می‌شود بنابراین ما یا مناقصه را برنده شده‌ایم که پیش‌پرداخت دریافت می‌کنیم یا باخته‌ایم که آن سپرده، رها می‌شود. این را شما زحمت بکشید! مثلا مناقصه، یک‌میلیون دلاری است، ۱۰درصد آن، ۱۰۰ هزار دلار می‌شود و شرکت‌ها نمی‌توانند ظرف ۲۴ ساعت آن را تامین کنند. دولت، صندوقی داشته باشد که این پول را بگذارد و بردارد. ریسک آن هم صفر است. پول را هم به بخش خصوصی ندهد و دست خود دولت باشد. فقط به تناسب اینکه چه شرکتی در چه مناقصه‌ای شرکت می‌کند، دولت، تضامین را بگذارد. این موضوع، هنوز در حال بررسی است! در حوزه صادرات، یک بحث قابلیت داریم و بحث دیگر خدمات است. ما الان در عصر خدمات و پیوستگی خدمات به سر می‌بریم. اگر در کشورِ هدف، پیوستگی خدمات نداشته باشیم، محکوم به فنا هستیم. ما چون در فضای کسب‌وکار جهانی حضور نداریم و خدمات درستی ارایه نمی‌دهیم، آنجا بازی را می‌بازیم. بحث این نیست که بگوییم یک محصول سخت‌افزاری یا نرم‌افزاری داریم و قابلیت رقابتی خوبی در نمونه‌های مشابه خارجی در بازارهای انتخاب‌شده دارا هستیم، بلکه برنده، کسی است که پیوستگی حضور و خدمات شایسته پشتیبانی داشته باشد. در حوزه نرم‌افزار، خود نرم‌افزار یک موضوع است و آپدیت‌های بعدی آن، موضوع دیگری است؛ در حوزه ERP، خود آن یک موضوع است و Best Practiceها و آپدیت‌های آن، موضوع دیگری است؛ در حوزه سخت‌افزار، خود سخت‌افزار یک موضوع است و پشتیبانی و آپدیت‌های بعدی آن، موضوع دیگری است. اتفاقا تکه پنهان کوه یخ، post market است وگرنه در pre market یا بازار ظاهری یا تکه نمایان کوه یخ که یک‌سری نرم‌افزار و سخت‌افزار است، رقابت سخت نیست، بلکه در تکه دوم که پنهان است، رقابت، دشوار است. ما چون روی آن سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم و همیشه مشتریان را یک‌بار مصرف دیده‌ایم، از زعفران گرفته تا خرما و…، روی جعبه را خوب می‌چینیم و زیر آن را خیر! متاسفانه این فرهنگ اشتباه به حوزه‌های فناورانه هم رسیده و به دنبال تک‌مضراب‌ها و تک‌جرقه‌های موفقیت هستیم. اگر جلسه‌ دیگری با حضور شرکت‌های محترم و خوب ایرانی که در حوزه صادرات و رقابت، موفقیت داشتند، برگزار کنید، می‌توانید ببینید اصل کار در پسابازار آنها بوده نه قبل از آن یا خود بازار. بنده بسیار نگران هستم و نمی‌توانم این نگرانی را پنهان کنم. در شرایطی که ما درباره فناوری صحبت می‌کنیم، اولویت مخاطب ما تخم‌مرغ است یا وقتی درباره زیرساخت محاسبات کلود و شهر هوشمند صحبت می‌کنیم، اولویت ما این است که انبوه‌ساز چینی بیاوریم تا مسکن بسازد. بنابراین کار، بسیار پیچیده است و قانع کردن سیستمی که درگیری‌هایش در این سطح است، به اینکه باید در حوزه ICT سرمایه‌گذاری کند، دشوار است. وقتی هم صحبت از این موضوع می‌شود، همگی به یاد اینترنت، سایت‌های غیرمجاز، شرط‌بندی، افتا، صیانت و مانند این‌ها می‌افتند که کار را پیچیده‌تر می‌کند؛ به‌خصوص اینکه این روزها، با ماجرای کارت هوشمند سوخت و جایگاه‌ها، بار دیگر مسایل امنیتی، در حوزه فناوری اطلاعات ارتقا پیدا کرده نه مسایل توسعه‌‌ای. همین موارد هم به این دلیل است که توسعه را به خوبی انجام نداده‌ایم.

  • جناب نظری! در پایان، اگر نکته‌ای باقی مانده، بفرمایید.

نظری: تا زمانی که رویکرد اکوسیستمی یا زیست‌بومی به توسعه ICT نداشته باشیم و هربار از یک ناحیه آن را مدنظر قرار دهیم، توسعه در کار نخواهد بود. برنامه‌ریزی و توسعه متوازن، ضروری است. مباحث نمایشگاهی را هم باید فراتر از یک فرصت حضور ببینیم؛ نمایشگاه، فرصتی برای پیدا کردن راهبردها و سیاست‌های توسعه یک کشور از طریق حمایت صحیح، درست و جهت‌گیری‌شده به استارت‌آپ‌های این عرصه است.

  • جناب تهرانی! پیشنهاد شما برای کاهش فاصله فناوری ما با کشورهای همسایه چیست؟ همچنین جمع‌بندی خودتان را از مباحث مطرح‌شده بفرمایید.

تهرانی: در وضع موجود، برای بهبود فضای کسب‌وکار، باید روی برندینگ کشورمان کار کنیم. برندینگ ما در حوزه فناوری و تعامل‌پذیری با دنیا بسیار جدی است. اگر دوست داریم استارت‌آپ‌های ما باقی بمانند و در بازار داخلی کار کنند، رگولاتور ما باید از خر شیطان پایین بیاید و از این فضا خارج شود. وقتی هنوز نمی‌توانیم پاسخگوی نیازهای فناورانه داخلی خودمان باشیم، اینکه بگوییم فضا برای دیگران تسهیل می‌کنیم تا به ایران بیایند، مضحک است. به نظرم، بهبود فضای کسب‌وکار با برندینگ کشور، اقدامات بهتر رگولاتور و پرهیز از طرح‌های نمایشی و دارای اولویت پایین که به فضای کسب‌وکار خدشه وارد می‌کند مانند طرح صیانت، طرح مقابله با پرداخت‌یارها و طرح‌های مقابله‌ای مختلف با عنوان حمایتی و صیانتی، میسر خواهد بود وگرنه نمی‌توانیم شکوفایی داشته باشیم. درست کردن این فضا، چندان کار سختی نیست فقط دولت باید یک‌سری کارها را انجام ندهد! ما انتظار نداریم کار خاصی انجام دهد! اگر دوستان، برخی مواقع، جلوی زبان‌شان را بگیرند، فکر می‌کنم فضای کسب‌وکار، بهتر می‌شود و می‌توان انتظار شکوفایی بهتری داشت.

  • البته فکر کنم توقع‌تان زیاد است که اشاره کردید دوستان حرف نزنند! الان خبری را ملاحظه کردم مبنی بر حمله نماینده نجف‌آباد با لودر به دانشگاه آزاد! ظاهرا دیگر از حرف، گذشته و عمل می‌کنند!!

تهرانی: بنده هیات علمی دانشگاه خاتم هستم. باید عرض کنم با چنگ و دندان، دانشجویان را نگه‌داشتیم. هفته‌ای نیست یکی از دانشجویان توصیه‌نامه نگیرد یا هفته‌ای نیست کسی از وضعیت، گلایه نکند. توصیه‌نامه نوشتن برای دانشجویان توسط استادی که عمرش را در این کشور گذاشته، آسان نیست اما واقعا باید چه‌کار کنم؟ به دانشجو بگویم در کشور بماند و عمرش را هدر بدهد؟ با چه امیدی؟ به‌خصوص بعد از طرح‌های اخیر که با اسامی مختلف در کشور مطرح می‌شود، موج درخواست توصیه‌نامه شروع شده و نمی‌دانم تا کی می‌توانیم دانشجویان را در داخل کشور نگه‌داریم. آقای نظری، نکته درستی اشاره کردند مبنی بر اینکه سقف آرزوهای ما، کف داشته‌های دیگر کشورهاست. آن‌طرف مرزها که کسی کمتر از ۱۰۰۰ دلار حقوق پیشنهاد نمی‌کند. اینجا اگر سقف حقوق یک برنامه‌نویس، ۲۸ یا ۳۰‌میلیون تومان باشد، شاید یک رویا لحاظ شود. امیدوارم در این فضا که همین‌طور عقب هستیم، دوستان نمک به زخم نپاشند و فقط اجازه بدهند فضا آرام باشد. لازم نیست کاری انجام دهند؛ هرچند ظاهرا توقع زیادی است!

  • البته که توقع بالایی نیست. آقای نظری اشاره کردند در نمایشگاه جیتکس به دنبال نئوبانک‌ها بودند و اشاره کردند در ایران هم نئوبانک‌ها در حال فعالیت هستند. در این زمینه، رگولاتور، ورود نکرده و تماشاچی است. امیدوارم اگر روزی ورود کرد، این اقدام، با خط‌کش درستی انجام شود. آقای محرمیان اشاره کرده بودند در سال ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۱، دو مجوز نئوبانک خواهند داد اما فعلا دوستان بدون مجوز کار می‌کنند و بانک مرکزی هم کاری ندارد. این موارد، خوب است که بانک مرکزی ورود نمی‌کند. از طرف دیگر، لندتک‌ها، وام یک‌ ساله ۵۰درصدی به مردم می‌دهند و مردم هم به خاطر مشکلات‌شان، ناچارند از این وام‌ها دریافت کنند که روی رباخوارها با این وضعیت کم شده! نمی‌دانم چرا کسی ورود نمی‌کند در حالی که اتفاقا رگولاتور در این زمینه باید ورود کند و کف و سقف مشخص نماید. جناب گوگانی! نکات پایانی و جمع‌بندی شما را می‌شنویم.

گوگانی: به نظرم آقای تهرانی، اعداد و ارقام را طوری مطرح کردند که همکاران ما میل به رفتن نداشته باشند! دانشجویانی که توصیه‌نامه لازم دارند و البته نمی‌توانیم جلوی آنها را بگیریم، در خارج از کشور، حداقل ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار درآمد دارند. اگر این عدد را با سقف درآمد متخصصان نرم‌افزار در داخل کشور درنظر بگیریم، اصلا قابل مقایسه نیست. جناب افتاده! نمی‌دانم شما امسال به جیتکس مراجعه کردید یا خیر؟ بنده که دو سه سال پیش به نمایشگاه رفتم، فکر می‌کردم ۱۰ سال فاصله داریم و عقب هستیم، امسال با حضور در نمایشگاه، احساس می‌کنم دست یافتن به آنچه در خارج از کشور اتفاق می‌افتد، تبدیل به آرزو شده است! اصلا مفاهیم، در حال تغییر است. حتی اگر با دنیا هم ارتباط برقرار کنیم، اصلا بانک‌های ما نمی‌توانند با بانک‌های خارج از کشور تعامل داشته باشند چون آنها با مفاهیمی صحبت می‌کنند که ما درک نمی‌کنیم! در این زمینه ماجرایی را به‌طور خلاصه عرض می‌کنم. بنده زمانی در داده‌پردازی مشغول فعالیت بودم. روزی ایران خودرو به عنوان نماینده پژو تماس گرفت که سخت‌افزار خاصی نیاز دارد. فرض کنید اگر آن موقع ما PC را به مبلغ ۱۰ ریال می‌فروختیم، این سخت‌افزار، ۱۰۰۰ تومان بود! هرچه گشتیم، دیدیم این سخت‌افزار را در ایران نداریم. فردی که تجربیات سفر خارج از کشور داشت، گفت این سخت‌افزار، بسیار قوی است و نرم‌افزار روی آن نیز مهندسی است. به ایران خودرو گفتم این نرم‌افزار را برای چه می‌خواهید؟ گفتند شرکت پژو در قالب ارسال نامه به ما گفته از این به بعد، تمام طراحی خط تولید و مسایل دیگر را بر روی یک فرمت خاصی، در قالب CD به شما می‌دهم و دیگر هاردکپی ارسال نمی‌کنم و آن را فقط همین سخت‌افزار تحت یک نرم‌افزار خاص می‌خواند. بنده آن سخت‌افزار و نرم‌افزار را پیدا و وارد کردم تا مشکل ایران خودرو حل شود وگرنه نمی‌توانستند آن را بخوانند. شاید به تدریج در آینده به جایی برسیم که اصلا زبان همدیگر را نفهمیم! یعنی حتی اگر ارتباط برقرار شود، ممکن است بگویند بر اساس این فرمت، کار شود و ما اصلا از آن فرمت، اطلاع نداشته باشیم. البته ما ناچاریم امیدوار باشیم چون مملکت‌مان را دوست داریم و برای آن زحمت کشیده‌ایم. مملکت خوبی داریم اما متاسف می‌شویم که در منطقه، بسیار عقب‌مانده شده‌ایم. باید اجازه بدهند بخش خصوصی به کارش ادامه دهد و از بخش خصوصی هم خواهش می‌کنم به اختلافات دامن نزنند. طی دو سه ماه گذشته، مشاهده کردید که در سازمان نظام صنفی چه اتفاقاتی افتاد. از ماست که بر ماست. وقتی این اتفاقات می‌افتد، دولت هم می‌گوید این‌ها که نمی‌توانند با خودشان کنار بیایند، پس همه‌کار را خودش انجام می‌دهد. به قول آقای تهرانی، بهتر است دولت خیلی از کارها را انجام ندهد و فقط رگولاتوری‌اش را انجام دهد. ببینید سیستم چک راه‌اندازی می‌کنند و کل شرکت‌ها و افراد حقیقی و حقوقی به مشکل برمی‌خورند تا پول تراکنش برای نهاد دیگری دربیاید! این کارها را انجام ندهند. اجازه بدهند چک به عنوان یک ابزار برداشت، مسیر خودش را طی کند و در مقابل، کسب‌وکار را تسهیل کنند. به عنوان رگولاتور، اجازه بدهند بخش خصوصی عاقل کارش را انجام دهد. البته امیدوارم بخش خصوصی هم عقل و تدبیر را به کار گیرد. متاسفانه مقداری آن را تعطیل کرده‌ایم! ما باید ظرفیت شنیدن حرف‌های همدیگر را داشته باشیم. ما باید کنار هم کار کنیم. ما افراد نخبه داریم. امیدوارم بیدار شویم. در حال حاضر، بسیار عقب هستیم. برادرِ مرحوم مهندس ترکان (خدا رحمت‌شان کند)، هم‌دانشگاهی و از رفقای خوب ماست. ایشان به نقل از مهندس ترکان، تعریف می‌کردند برای افتتاح یکی از ترمینال‌های امارات دعوت شده بودند. وزیر راه امارات، خودش تعریف می‌کرد که آنها اوایل کار، خیلی کارشکنی می‌کردند که ترمینال بین‌المللی امام خمینی (ره) ساخته نشود. (البته از نظر من، این ترمینال، در مقایسه با دنیا، بین‌المللی نیست و مانند یک ترمینال محلی است! اما ما توهم خودبزرگ‌بینی داشتیم و نام آن را بین‌المللی گذاشتیم.) وزیر راه امارات گفته بود بعد از مدتی، دیدیم داخل خودتان آن‌قدر مشکل دارید که این ترمینال، به زودی راه‌اندازی نمی‌شود. بنابراین ما به دنبال راه‌اندازی ترمینال‌های خودمان راه افتادیم. الان دومین ترمینالی است که می‌سازیم و شما، همچنان درگیر این موضوع هستید که چه کسی ترمینال را بسازد و چه‌کار باید بکنید! بعد از آن، ترمینال ۳ امارات را راه‌اندازی و آنجا را هاب منطقه کردند در حالی که ایران باید هاب منطقه می‌بود. اصلا این‌گونه طراحی شده بود که ایران، به خاطر مسایل اقتصادی، هاب منطقه باشد و به دلیل سوخت کمتر و مسافت کمتر، بهترین منطقه برای هواپیماهاست. به هرحال امیدوارم بیدار شویم، دولتمردان به خودشان بیایند و بخش خصوصی هم متحد باشد وگرنه بسیار، عقب هستیم. وقتی از ایران خارج می‌شویم، این حس به ما دست می‌دهد که مسوولان آنجا اقدامات زیادی انجام داده‌اند تا مردم‌شان، راحت زندگی کنند و طلب‌های بالاتری داشته باشند. به قول شما از هرم مازلو خارج شده‌اند و اصلا آن نیازها، برای‌شان مطرح نیست اما ما ۴۰ سال است نه مرغ را توانسته‌ایم مدیریت کنیم و نه تخم‌مرغ را! همه دلسوز مملکت هستند و کسی که در ایران، زندگی می‌کند، بعید است خواهان پیشرفت کشور نباشد. امیدوارم دولت جدید، با تدبیر، این مسیر را باز کند و مسایل را مدیریت نماید تا از فضای نیازهای روز جامعه، به سرعت بیرون بیاییم و به خواسته‌های اصلی مملکت برسیم.

متشکرم. مباحث جذاب و صادقانه‌ای مطرح شد. اینکه اشاره کردید به جیتکس رفته‌ام، باید عرض کنم متاسفانه علی‌رغم تزریق دو دوز واکسن کرونا، باز هم گرفتار شدم که البته شدید نبود و خوشبختانه امکان مدیریت میزگرد دو هفته اخیر فراهم شد. درباره سیستم چک اشاره کردید. باید عرض کنم این قانون، مصوب شد تا جلوی کلاهبرداری‌ها را بگیرد. شرکت ارتباطات سیار از یک دوره‌ای اعلام کرد پیمانکارانی که با این شرکت کار می‌کنند، شماره حساب یا شماره موبایل بدهند و دیگر حضورا مراجعه نکنند. وقتی چک، صادر و واریز شود، پیامک اطلاع‌رسانی ارسال می‌شود اما با قانون جدید چک، متاسفانه این فرایند به حالت سنتی خود برگشت و چک، صادر می‌شود و فرد، باید حضورا آن را دریافت کند. چند روز پیش، خبرگزاری تسنیم، آمار ۳۰ هزار‌میلیارد تومانی برگشت چک را در کشور اعلام کرد که عمدتا مربوط به استان‌های محروم کشور بوده و نشان می‌دهد شرایط اقتصاد ما خوب نیست. امیدوارم دوستان، سریع‌تر گشایش ایجاد کنند تا مشکلات از کشور رخت بربندد. ارزش ریال ما در برابر دلار آن‌قدر کاهش پیدا کرده که عدد ۵۰۰۰ دلاری حقوق در یک کشور خارجی برای یک برنامه‌نویس کشور ما کاملا به چشم می‌آید وگرنه قبلا این ۵۰۰۰ دلار، عدد قابل توجهی نبود. آن‌طرف با این رقم، کار خارق‌العاده‌ای نمی‌توان انجام داد اما در داخل ایران، اقدامات زیادی می‌توان انجام داد. ما به ریال، درآمد داریم اما به دلار هزینه می‌کنیم که امیدوارم این مسایل، زودتر حل شود. هفته آینده، اتفاق امنیتی اخیر درباره سامانه هوشمند کارت سوخت را موردبررسی قرار خواهیم داد؛ البته نه در حوزه کارت هوشمند سوخت بلکه باید سه چهار هفته از آن سپری شود و تنش، کاهش یابد و سپس با حضور متخصصان بررسی شود. این موضوع، زنگ هشداری برای نظام بانکی بود و اگر این اتفاق در سیستم بانکی بیفتد، تبعات بسیار بیشتر و غیرقابل جبران خواهد داشت. برنامه هفته آینده با حضور مدیران مرتبط با این حوزه که در زمینه امنیت کار می‌کنند، برگزار می‌شود. در پایان، امیدوارم دوستان حوزه دولت در تصمیم‌گیری‌ها از بخش خصوصی استفاده کنند. دولتمردان از روی کاغذ، تصمیماتی را اتخاذ می‌کنند، اما بدنه بخش خصوصی، تمام مشکلات را لمس کرده و قطعا تجربیات ارزنده‌ای دارد که می‌تواند به دولتمردان کمک کند.

حس شما نسبت به این خبر چیست؟
دوستش دارم
0%
علاقه‌مندم
0%
نظری ندارم
0%
شگفت زدم
0%
ازش متنفرم
0%
غمگینم
0%
خوشحالم
0%
درباره نویسنده
علی اصغر افتاده

ارسال یک نظر